Doa Salamati

برگزیدگان مسابقه دلنوشته مهدویت

به این مطلب رای دهید
(0 رای)

بسم الله الرحمن الرحیم


برگزیدگان مسابقه دلونشته« مهدویت »به شرح ذیل اعلام میگردد:


🥇برگزیده اول
 سرکار خانم ریحانه سادات مهدوی از خراسان رضوی - مشهد مقدس:

دلنوشته ایشان:

سلام مولای من
سلام ای غایب از نظر
سلام ای وجود موجود
دیرگاهیست در ظلمت بی فردای این روزگار زمین در انتظار است تا کسی بیاید که کس باشد و تا مردمان با نگاهی در او کس را از ناکس باز شناسند.
امروز که آدمیان صداقت را به زیر آوار فراموشی ها از یاد برده اند؛ حالا که خاک از خون سرخ عدالت گلگون است؛ زمین در حسرت یک مرد می سوزد.
حالا که سپیدی ها همه در سیاهی دل های آدمیان رنگ باخته اند؛ دیدگان زمین در انتظار اندکی، حتی سپیدی چون پلک خیس سپیده دم بارانی ست.
راه درازیست از اینجا تا صداقت و زمین در انتظار است تا مردی بیاید از جنس آسمان تا با قدوم نازنینش جسورانه شقاوت را؛ خیانت را از هستی پاک کند. تا شب دریده شود و دیدگان آدمیان طلوعی از جنس عدالت را به نظاره بنشینند.
راه دشواری نیست از اینجا تا مصیبت و دستان سرد آدمیان گرمای دستانی را به یاری می خواند تا در مرداب بی رحمی دنیا امید بخش رهایی باشد.
علی که از جنس آسمان بود به برق یک شمشیر به آسمان رفت. علی به ستوه آمده از آدمیانی از جنس شقاوت و قساوت به برق یک شمشیر از عمق وجود فریاد برآورد که: فزت و رب الکعبه
و از آن روز که عدالت همراه علی به آسمان رفت؛ زمین و زمان در انتظار وجود پر وجودی ست تا برخیزد, شمشیر برگیرد و جهانی را روشنی بخشد.
او خواهد آمد...
او خواهد امد و عدالت را جاری خواهد کرد در گستره مکان و زمان...

برنده ۱,۲۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد

🥈برگزیده دوم جناب آقای علی رضایی
  از چهارمحال و بختیاری:

دلنوشته ایشان:

دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شب‌های جمعه نیست.
روز به روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم.
آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان تپش‌های قلب شماست.
گویی بی قراری دل‌های ما از شوق دیدار شماست. آقا بگو که آمدنت نزدیک است!
آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از پایان جمعه‌های بی تو بگو!
آقاجان بگو که به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید می‌دهد.
بگو که می‌آیی و مرهم دل‌های شکسته و خسته‌ی ما می‌شوی.
بگو که دیگر غریب نیستیم.

برنده ۱,۰۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد


🥉 برگزیده سوم سرکار خانم فاطمه بانشی
 از فارس - بیضا:

دلنوشته ایشان:

سلام
آقا مولای من، چقدر دلم برایت تنگ شده، و هرشب در نماز شب، اولین نماز را با هدیه به شما شروع میکنم وبعد از نماز با دیده گریان برایت دعا می کنم، آقاجانم میترسم که عمرم تمام شود و نیایی آن وقت چه کنم، با التماس از خدا می خواهم اول سلامت باشی بعد خدا گره از کار شما بردارد، موانع ظهور را به حق خوبان عالم بردارد، تا بیایی، ما که شرمنده شماییم، خیلی سعی می کنیم تا شما از دست ما راضی باشید، هرکاری که دوست داری انجام بدهم و هر کاری زشت و ناپسند هست انجام ندهم، راستی میدانی که حتی داخل گوشیم هم چیز بدی ندارم گفتم هروقت آقا فرمود لحظه ای گوشیت را بده خاطر جمع بدم، با حجاب میگردم اگر روزی در خانه ام را بزنی در را که برایت باز کنم خجالت نکشم و خوشحال شوم از این که شما مرا قابل دونستی، هرروز برایت صدقه می دهم، تمام اعمال مستحبی خود را به شما هدیه می کنم، راستی شرمنده که این ورد زبانم شده آقاجان نجف رفتی، کربلا رفتی وبقیه شعر، یاد ما هم باش، هرشب شب بخیر وهر صبح، روزم را با سلام به شما آغاز میکنم، تو پدر مهربان من و فرزندان یتیمم هستی، امیدوارم فرزندانم از یاران شما باشند و من کنیز در خانه ات، به خدا می سپارمت ای تمام عالم به فدایت

برنده ۸۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد

دلنوشته های داوری شده به شرح ذیل می باشد :

۱- سرکار خانم نفیسه کیانی القار
 از خراسان رضوی - مشهد مقدس:

دلنوشته ایشان:

جان عالم به فدایت !!! آقا جان! آن قدر از شما شنیدم و ندیدمتان دلم تنگ شده !!! آن قدر زشتی های دنیا را دیدم و از خوبی ها و زیبایی‌ های جهان پس از شما شنیدم ، حسرت و آه روی دلم تلنبار شده !!!
آقای من ! شنیده ام وقتی بیایید دنیا خیلی قشنگ می شود. همه جا سرسبز و خرم ، همه جا باران نم نم ، همه جا درخت و شکوفه و شبنم ... از آسمان و زمین برکت می بارد و خشکسالی، طوفان و زلزله از زندگی ها رخت بر می بندد. شنیده ام چشمه ها به شوق استشمام عطر وجودتان که از جدتان محمد (ص) به ارث برده اید جاری می شوند و سبزه ها به پابوس قدمتان می رویند.
مولای من! شنیده ام وقتی قیام کنید، کاخ ظلم را ویران می کنید و روی ویرانه های آن،بارو های ستبر عدالت را استوار می کنید. خورشید عدل به همه یکسان می تابد و دیگر خبری از حکومت های ظالمانه نیست. دیگر کودکی بی گناه و مظلوم ، زیر آوارهای جنگ تا همیشه خاموش نمی شود. دیگر دختر بچه ای داغ پدر نمی بیند و مادری بدن فرزند جوانش را که در جنگ کشته شده به خاک نمی سپارد. دیگر داغ نیست. اشک نیست. آه نیست.
ای منجی عالم بشریت ! شنیده ام وقتی ندای «أنا المهدی» سر بدهید ، همای سعادت از روی شانه هایتان پر می کشد و خوشبختی را برای همگان به ارمغان می آورد. همه یکی را می پرستند و آن خدای یگانه است. همه از یکی اطاعت می کنند و آن یکی شمایید.
یا صاحب الزمان (عج)! ای که جانم فدای خاک قدمتان باد! کاش زودتر بیایید! کاش یکی از همین جمعه ها جمعه ی ظهورتان باشد! کاش سرمه ی نور ابدی، ولو به یک نگاه به آن جمال مبارک به چشم ما بکشید! ما برای ظهورتان دعا می کنیم و می گوییم: «اللهم عجل الله فرج».

 

۲- سرکار خانم سهیلاپاسبان از آذربایجان شرقی - تبریز:

دلنوشته ایشان:

یامهدی سلامی باسبدسبد گل نرگس برمحضرت
مدت دور و درازیست در دلم بذری کاشته ام بذر امید ، امید دیدن روی ماهت رخ دلکشت قد رعنا و عبای سبزت
که هر طلوع جمعه جوانه میزند و با غروبش دوباره پژمرده میشود
سر بر شانه اش میگذارد و اشک در درون دل من راه می اندازد
انتظار سخت است سخت تر از آن اینکه ایا این دیدگان من ثمره انتظارم را خواهند گرفت یا نالایقیم این افتخار را از من خواهد گرفت
من رو سیاه چگونه میتوانم اسمم را در لیست یارانت جا بدهم گناهانم را چگونه بشویم اصلا آیا من نالایق لیاقت حرف زدن با تو نوشتن نامه برای تورادارم یا نه چه ها کردیم چرا از امام خود غافل شده ایم که اینچنان بلایا از زمین و آسمان بر سر مامیبارد
ایا این بلایا نتیجه شکستن دل اماممان نیست؟!
ایا این ها محتاج بودن ما به حضور اماممان نیست؟!
این امت تو را میطلبد
یا مهدی بیا و امانتت را بر دست بگیر
بیا و سرمایه ماباش در این درماندگی ها
بیا و خجلمان کن از این ناسپاسی ها
بیا و ببخش و بگذر از این همه غفلت و نالایقی ک تا تو رخ ننمایی ما رو سیه تر از دیروز ها خواهیم شد
ای منجی عالم
ای منجی دلها
بیا و نجاتمان ده
یا مهدی ادرکنی😞🥀

 

۳- جناب آقای سید مرتضی حسینی از قم:

دلنوشته ایشان:

ای امام مهربانم
خبرت هست که بی خبر از یاد تو بودن ما را مرده دل و پژمرده حال می سازد؟؟
امام زمانم!
از باور به تو دست نمیکشم ؛
تو در ذهن همه ما تا وقتی یادت را نگاه میداریم زنده ای؛
تورابا احساس مهر و آرامش خاطر در دل میشناسم؛
مسیر دل های ما را با مسیر دلدادگی همجوار کن ؛
برای منی که شمع دلباختگی ام همیشه با راز و نیاز با تو روشن است؛
چرا که تو همیشه گرمای وجودم هستی؛
و من با این چراغ روشن با پشتوانه حقیقت اینکه تو را دارم به سوی حق راه میبرم؛
چرا که قدمهای مان درمسیری که تو در آن گام نهادی استوار و پایدار تر است؛
و اما مسیری که همیشه آن را دور میپنداشتم با عشق و معرفت تو آن را به خود نزدیک دیدم؛
و با تکیه بر ذکر و نامت یا علی گویان مسیر پیش رویم را رو به سوی سعادت و عاقبت به خیری دیدم؛ و این گونه سرسپرده راه حقانیت تو شدم؛
و حقیقت را باوری نزدیک یافتم که تنها در راستای مسیر باور بخشی تو محقق می‌شود؛
ای امام والا؛
از باورم است که از قلبم برخاستی ؛
و عشق به تو همیشه در یاقوت سرخ سینه ها ایستاده؛
و وای به حال من که اگر بی یاد تو باشم قلبم بی گمان از تپش می ایستد؛
و از سیره تو مکتب ات به یادگار مانده ؛
و این یعنی هرچه از مکتب یاد بگیریم به اسم و رسم تو میشناسیم؛
که ما ازدانش آموختگان مکتب مهدویت تو هستیم...

۴- سرکار خانم بیتا سادات مهدوی از خراسان رضوی - مشهد مقدس:

دلنوشته ایشان:

به عشق صاحب الزمان
دل نوشته

دنیا منتظر قدومت است ای مرد
ای بزرگ
ای سرچشمه محبت بیکران در هنگامه ظلمت
ای یاور همه دلدا گان امامت
می‌خواهم تو را ببینم. آرزوی بزرگی است می‌دانم. می‌خواهم یک سرزنش از نگاه تو باشم یا یک لبخند از بهشت تو...

چه روزها که منتظر طوفان نوح بوده‌ام. منتظر زلزله‌ای که بیاید و ویرانم کند. منتظر بارانی که مرا بشوید، جاری کند. رود کند.

چه شبها که در دیوان حافظ به دنبال کسی می‌گردم که مرا تا دروازه‌های قیامت ببرد.
منتظرم کسی بیاید که قلبش زادگاه همه گلها باشد.

روی پلکهایم غبار نشسته، دستهایم پر از نبودن است. پاهایم مثل صخره سخت شده، مه تمام تنم را گرفته.

آه که چقدر تاریکم. دفترم سیاه، کلماتم سیاه، نگاهم سیاه...

می‌ترسم، می‌ترسم دنیا به پایان بیاید و من حتی در گوشه چشم تو جایی نداشته باشم. می‌ترسم این کلمات ابرآلود نتوانند شوق مرا به تو منتقل کنند.

می‌خواهم تو را ببینم. اگرچه مثل خلا تهی‌ام، مثل کوه مغرورم، مثل طوفان سرکش و کورم اما هر که و هرچه هستم تو را دوست دارم و هر جمعه پنجره‌ها را به شوق دیدن تو باز می‌کنم. هر جمعه سراغ تو را از جاده ها می گیرم.

پیش از آن که لحظه ها خاکستر شوند. پیش از آن که همه جاده های زمین به انتها برسند. پیش از آن که همه دریاها ابر شوند باید برخیزم و پلکهایم را شانه کنم.

می دانم که می آیی. در بی‌طاقت‌ترین جمعه سال، با شمشیری که بوی ذوالفقار می‌دهد و عبایی که شبیه تنهایی پیامبر است. باید برخیزم. باید برخیزم و خودم را از سیاهی‌ها بتکانم. باید دلم را در جوی کوچکی بشویم.
منتظرت هستم همیشه
مهدی جان

 

۵- سرکار خانم فرشته بساقی :

دلنوشته ایشان:

امام زمانم
قلم را در دست گرفتن و از خون واژه های ملکوتی زمانه سخن گفتن؛در فراق یاران، سخت و دشوار است ذی نفوسانِ مطمئنه ای که ندای اِرجِعی... را شنیدند و رَخت سفر بربستند و به دیار لایتناهی کوچیدند، آری به راستی آنان هم چشم انتظارتان بودند
امام آشنایم من دوست ندارم با کلمات بازی کنم تا با تو راز دل بگویم بلکه آنچه گفتنیِ دلم است خود بر زبانم جاری می شود! آخر این قلم نیست که بر دلم حکم فرماست بلکه این دلم است که بر قلم حکم می راند تا اندکی با تو درد خود درمیان گذارد!
خدای را سپاس می گویم که برای من این درب را گشوده است تا برای تو بگویم که من نیز دردمندم! دردمند نبودن تو! دردمند نشنیدن صدای تو! دردمند ندیدن روی زیبای تو! دردمند نیامدن تو! دردمند صاحب زمانی تو اما غائب از نظر بودن تو! دردمند نگاه دلربای تو! دردمند غریب خواندن تو!آقاجان میدانم که میدانی چشمانم چقدر مشتاق است، مشتاق دیدار، مشتاق دیدار آن خورشید عالمتاب.میدانم که میشنوی،ناله هایم را،ناله هایی که ازغم هجران یار همچون شراره های اتش ازدل سوخته ام زبانه می کشد.
میدانم که نگرانی‌هایم را حس میکنی،وقتی هر جمعه غروب میشود وداغ دیدن شما،تار سپس دیگری برتارهای سپید جمعه های پرحسرت اضافه میکند.
آقای عزیزترازجان،می ترسم ،ازگذشت ایام،از نزدیکتر شدن به مرگ، ازاینکه هر روز پیرتر از روز قبل میشوم وازفرصت مانده اندک.
نگرانم که پیمانه عمر به سرآید وحسرت دیدار همچنان باقی بماند.
ای طاووس طاها کرم کرده ،رخ از پرده ی حجاب به دراور تا این گم گشته درتاریکیهای غفلت راه را از چاه شناخته وغافل از این دنیا سفر ابدیش را آغاز ننماید.
ای کریم از خاندان کرامت دستهای پراز نیازم را به سویت دراز کرده ام ،که دراین دستها آرامش را جستجو میکنم ،مرا دریاب که لبریزم ازنیاز

فرشته بساقی

 

۶- جناب آقای مهدی جمشیدی از شیراز:

دلنوشته ایشان:

مولای خوبم ...
یا صاحب الزمان عج...
سال‌هاست مهم‌ترین قطعه ی جورچین زندگی‌مان گم شده است. مثل همه می خوریم، مثل همه می خوابیم، در نهایت هم می‌میریم، باز هم مثل همه و یادی هم از آن قطعه ی گمشده نمی‌کنیم. اگر خوب نگاه کنیم وجودمان را دردی مقدس فراگرفته است.
همه ی ما درد داریم و آنقدر سرمان را گرم می‌کنیم تا این درد از یادمان برود.
⁉️ کدامین درد، سخت‌تر از نبودِ امام است؟! حواسمان نیست به نبودنتان یا آنقدر برایمان عادی شده که تنها هنرمان لقلقه ی دعا برای ظهور به روی لب‌هایمان است!!
دردی استخوان‌سوز است غیبت، اما چه کنیم که انسان است و فراموشکاریهایش!

در روز تجدید بیعت، با شما بیعت تازه کردیم تا یادمان نرود در هر لحظه‌ای گمشده ی زندگی‌مان را از یاد نبریم و یادمان باشد که شما چشم انتظار مایی.

اللهم عجل لولیک الفرج...

 

۷- سرکار خانم سمانه اثنی عشری ازخراسان رضوی - مشهد مقدس:

دلنوشته ایشان:

آقاجان سلام علیکم. 🌸
قبل از هرچیزی اول می خوام ازتون تشکر کنم. از صمیم قلب بی نهایت سپاسگزارم بابت تمام الطاف و توجهاتتون و محبتهاتون. مخصوصا امسال از ماه مبارک رمضان تا الان که ماه ربیع الاول است خیلی خیلی نعم فراوان نصیبم فرمودید از جمله محفل قرآنی و جلسات مذهبی دعای ندبه، دعای افتتاح، روضه ها تا محرم
در ماه محرم و صفر الحمدلله خیلی عنایت فرمودید و اجازه عزاداری فرمودید و در اوایل ربیع الاول سفر به عتبات عالیات رو برامون امضاء فرمودید. چجوری شکر این همه نعم را بجا آورم
وحقیقتا از ادای شکر این همه لطفتان عاجز و ناتوانم🥺
الحمدلله رب العالمین
و اکنون که با شما صحبت می کنم در حرم جد بزرگوارتان حضرت علی علیه السلام هستم.
از امام علی علیه السلام درخواست کردم تا ما هم جز شیعیان واقعیتون قرار بگیریم. 🥺
آقاجان یاصاحب الزمان(ارواحنافداک) در حرم حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) از عمو گرامی تان درخواست کردم که ادب و معرفت و وفا و عرض ارادت شان به ساحت امام زمانشان (امام حسین علیه السلام)را داشتن به این کمترین و همه محبان اهل بیت علیهم السلام روزی بفرمایند تا بتوانم بهترین خدمت و عرض ادب و ارادت به ساحت مقدستون داشته باشم

از امام حسین علیه السلام درخواست کردم ما رو تحت تربیت خودشون قرار بدهند تا ما هم مثل 72 تن یار باوفاشون برای شما امام مهربونم یار باشیم و شما رو یاری کنیم

و همه این درخواستها رو در راستای تعجیل فرج مبارک شما خواستارم.

آقاجون امام مهدی جان(ارواحنافداک) ،من ، شما رو خیلی خیلی دوست دارم و از خدا می خوام توفیق حشر و نشر باادب و با معرفت در خور شان خودتون بطور ابدی روزیم کنه.
آقای کریم، از خدا می خوام همونی بشم که شما دوست دارید و لحظه و کمتر از لحظه ای شما رو ناراحت و غمگین نکنم!
آقاجونم خواهش می کنم کمکم کنید! شما امام و صاحب و مولای مایید. شما خیلی بزرگوار و کریمیید. بقدری مقام شما بلند و والاست که ادب ورزی و خدمت به ساحت مقدستون خیلی حساس و پر نکته است و فقط با نگاه شماست که ما رو قادر می کنه تا اون ادب ورزی کامل رو خدمت شما داشته باشیم.
آقای خوبم از خدا می خوام شما رو به ما برگردونه 🥺
آقاجونم اجازه حشر و نشر و معیت ابدی با شما رو در نهایت ادب و معرفت کامل عاجزانه ازتون خواستارم
آقاجونم زیر قبه حرم امام حسین علیه السلام که دعا مستجابه اولین دعام محقق شدن ظهور شما امام خوبم بود و ذکر لبم دایم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر بود🥺

آقای خوب و مهربانم خیلی دوستون دارم و الهی که خودم و خانواده ام و اهل و نسلم فدای شما شویم.

قربونتون بشم.التماس دعا
بامید دیدار روی ماهتان😍🥺😘
یاعلی.(علیه السلام)

 

۸- سرکار خانم مهدیه جعفری از قم:

دلنوشته ایشان:

دلنوشته ای تقدیم امام عصر و زمان

با نام خدای عشق و ایمان قلم خود را به نام متبرکت مزین میکنم
آقا جان دوباره ماه شعبان از راه رسیده و دلم هوای جمکرانت کرده و دلم خوشحال از اینکه مولایی مثل شما دارد و شرمسار از اینکه مولای ما غریب است.
وای به روزی که به نبودنت عادت کنم و صبح و شام بی یاد وجودت سر به بالین غفلت گذارم. کاش حسرت های زندگی فقط از فراق تو باشد و دل ها از دوری تو بسوزند ولی همه خود را سرگرم این زندگی زودگذر کرده ایم. به نسیم صبحگاهی گفته ام که گل بوسه های وجودم را به سیمای دلربایت برساند و هرشب به امید بیداری با ندای آسمانی که ای عاشقان مولایمان آن یار دلسوزمان مهدی زهرا آمده به خواب می روم و آرزوی چنین روزی را دارم.
آقاجان ای حجت خدا یا مهدی! تا شنیدن فریاد انتقام خواهی شما برای جدتان امام حسین چشم به راهتان هستم ای منجی عالم...

 

۹- جناب آقای مجید کرمی از البرز-کرج:

دلنوشته ایشان:

سلام حضرت دلبر سلام قرص قمر
زمین که لطف ندارد از آسمان چه خبر...

مهدی(ع)جان مردمانی از اهالی قبیله ی انتظار با شوق به آمدنت دست بر دعا برداشته اند
چشمان این قبیله خیس از اشک شوق دیدار شماست
کاش این جمعه ها به ضیافت حضور بپیوندد و قدم هایتان را بوسه گاه چشم هایمان کنیم
به راستی که چه زیبا بود حرف دل زائران پیاده روی زیارت اربعین جد غریبتان حضرت حسین(علیه السلام)
اهالی این قبیله تسبیح زنان زمزمه می کردند که ای مولی جان
تک تک قدم هایمان را نذر آمدنت می کنیم...

نحن منتظرون

دلنوشته حقیر
مجید کرمی✍️
بعد از زیارت اربعین حضرت حسین(علیه السلام )

 

۱۰- سرکار خانم سمانه کمالی از خراسان رضوی - مشهد مقدس:

دلنوشته ایشان:

ازخداوند متعال خواهانم که در ظهور آقا امام زمانم تعجیل کند.
من در روز تولد ایشان تمام تلاشم را برای برگزاری بهتر مراسمات این روز انجام میدهم .کارهایی که ایشان دوست دارم سعی میکنم انجام دهم مثل رعایت حفظ حجاب به عنوان یک بانوی مسلمان ،پوشاندن خود از نا محرم و....امیدوارم امامم زود بیایی ودنیا را پر از عدل ودادکنی.

۱۱- سرکار خانم طیبه پشام از خوزستان - اهواز:

دلنوشته ایشان:

از کودکی آموختیم که بگوییم «اللهم عجل لولیک الفرج»، اما چرا نفهمیدیم که اگر در طلب لیلی به اندازه‌ی طلب جرعه‌ای آب برای رفع تشنگی حقیقی حرکت‌کرده بودیم، یقیناً تا امروز فرج حاصل شده بود و مجنون به وصال لیلا رسیده بود.

 🔹و اکنون منِ مجنون به دنبال لیلای هستی در این اندیشه‌ام »که چه شده ما را که با این همه ادعا در غفلت غرق شده‌ایم؟ بارِ کدامین گناه این همه ما را در خود فرو برده که حتی هر شب برای چند دقیقه هم که شده حال خود را به شما عرضه نمی‌کنیم ؟ اگرچه به ما رسیده است که حضرتش چون جد بزرگوارشان به حال شیعیان آگاه‌تر از خودشان هستند و در حقشان دعا می‌کنند. مولای من این بار خجالت میکشم بگویم «عجل لولیک الفرج» چرا که خود را آلوده‌تر و تهی‌تر از همیشه یافتم، وقتی حتی سراسر وجودم را خالی از اطاعت نائبت یافتم، چه رسد به این که خالی‌تر از هیچ، که اگر جز این بود امشب دست ارادت به‌سینه‌ی ادب در محضرتان حاضر بودیم.» اگر او را لبیک گفته بودم به یقین امروز اینک این چنین در کارِ خود و دنیایم نمانده بودم. آری! یقین دارم که اطاعت از ولی فقیه زمینه‌‌ساز ظهور توست و من به اندازه‌ی کوتاهی و نافرمانی در تأخیر ظهورت مقصرم. پس چگونه از خود ننالم که هرچه کردم، خود کردم.  اکنون دیری است نائبت، ندای «أین عمار»  سر داده و من؟!

 🔹آقای من، مهدی جان! پدری کن که قافله‌ای از عشاق مجنون به آسمان راه یافتند. لیلای من تو خود آگاهی و می‌بینی چون منی که طلب شهادت ذکر لبانم گشته است، چون آنان سبکبال نگشتم، چرا که به قول حاج قاسم شهید اگر طالب شهادتیم باید شهادت را زیست کنیم و من تا کنون این چنین نزیسته‌ام.

«آنان‌که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشه‌ی چشمی به ما کنند»

 

مشاهده 180 زمان

پیام بگذارید

از وارد کردن تمامی اطلاعات ضروری که با علامت (*) مشخص شده اند اطمینان حاصل کنید. وارد کردن کدهای اِچ‌تی‌اِم‌اِل مجاز نیست.

موسسه قرآن و عترت فدک سبز طوس