چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را
چه علتی بیاورم ندیدن مدام را
.
شلوغ شد دل من از برو بیای هر کسی
ولی دوباره یاد تو شکست ازدحام را
.
منم که از تو دورم و صدای تو نمی رسد
وگرنه که تو می دهی جواب هر سلام را
.
نشانه های آخر الزمان رسیده پشت هم
و کرده است جا به جا حلال را حرام را
.
جهاد اکبر است انتظار تو در این زمان
نه ساده نیست ، هرکسی ندارد این مقام را
.
به این یقین رسیده ام که دیدنت ملاک نیست
جهان مگر ندیده بود یازده امام را ؟
.
تو روزی عدل و داد را اقامه می کنی و من
ز نام قائمت فقط بلد شدم قیام را
.
بعید نیست عاقبت فقط به خاطر حسین
تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را
.
ز داغ عمه ات و یا ز حال زین العابدین
خودت بگو ز روضه ها بخوانمش کدام را
.
ز دیر راهب و تنور کوفه روضه خوان شوم
و یا که بازگو کنیم شام شام شام را
.
تمام اختیار هر دو تا جهان به دست اوست
اگرچه بسته ریسمان دو دست این امام را
.
شکست قلب عمه زینبت شبیه قامتش
در آن دمی که خیزران شکست احترام را
.
.
.
محمد رسولی