Doa Salamati

اسامی و القاب حضرت زهرا سلام الله علیها

به این مطلب رای دهید
(0 رای)

«بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم»

السَّلام علیکِ يا بنت رسول الله يا فاطمه الزهراء سلام‌الله‌علیک

السلام علیک یا صاحب الزمان ارواحنا فداک

حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، دختر پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و خدیجه کبری سلام‌الله‌علیها و همسر امام علی علیه‌السلام است.

ایشان محبوب‌ترین فرد نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و یکی از پنج‌تن آل‌عبا (اصحاب کساء) علیهم‌السلام است که شیعیانِ دوازده امامی آنها را معصوم می‌دانند.

 این بانوی گرامی یکی از پنج بانوی قدسی جهان و برترین آنها است و علاوه بر اینکه خود از مقام عصمت کبری برخوردار است، دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم نیز می‌باشد.

۱.۱  اسامی و القاب حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها

برای دختر گرامی پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم اسامی و القاب متعددی در روایات و ادعیه و زیارت‌نامه‌ها ذکر شده است. ابن بابویه به سند معتبر از یونس بن ظبیان از حضرت صادق علیه‌السلام نقل کرده است که فرمود: «برای فاطمه (علیهاالسلام) نزد خداوند نُه نام است: فاطمه و صدیقه و مبارکه و طاهره و زکیه و راضیه و مرضیه و محدّثه و زهراء.»

علاوه بر این موارد، در روایات و زیارت‌نامه‌ها اسامی و القاب متعدد دیگری نیز برای آن بانوی گرامی نقل شده است. در اینجا به مهم‌ترین و مشهورترین این اسامی و القاب اشاره می‌کنیم:

۱.۱.۱  فاطمه

«فاطمه» به معنای «زن قطع کننده یا زن منقطع شده و بریده شده» یا «زنی که چیزی را از چیز دیگری جدا می‌کند و رابطه و اتصال بین آنها را قطع می‌کند یا زنی که از چیز دیگری جدا شده و رابطه و اتصال بین او و آن چیز قطع شده است» می‌باشد.

در مورد این که چرا حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها فاطمه نامیده شده است، مطالب مختلفی در روایات ذکر شده که نشان‌دهنده آن است که این نام‌گذاری علل مختلفی داشته و اسرار متعددی در این نام نهفته است.

از جمع میان روایات این حقیقت به دست می‌آید که این نام‌گذاری علل مختلفی داشته و اسرار متعددی در این نام نهفته است که هر کدام از این روایات گوشه‌ای از آن را بیان می‌کنند. این بانوی گرامی فاطمه نامیده شده است، چون هم طمع طمع‌کاران را نسبت به امر ولایت و خلافت الهی قطع نموده است و هم خلائق توانایی کسب معرفت نسبت به حقیقت وجود و عظمت مقام ایشان را ندارند و هم از بدو تولد از علوم ربانی و الهی بهره‌مند و از جهالت دور بوده است و هم از هر گونه آلودگی و پلیدی مبرّا است و هم اینکه خودش و شیعیانش و شیعیان فرزندانش و محبانش[1] و محبان فرزندانش همگی از آتش جنهم بریده و جدا شده هستند.

۱.۱.۲   زهراء

یکی از مشهورترین القاب فاطمه سلام‌الله‌علیها «زهراء» است. «زهراء» به معنای «آن چه که دارای صفا و شفافیت و نورانیت و تلألؤ است» می‌باشد و چنانچه به عنوان صفت برای زن به کار برود به معنای «زنی که صورتش دارای صفا و نورانیت و درخشش و تلألؤ است» می‌باشد.[2]

در مورد وجه نامگذاری حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها به «زهراء» نیز در روایات چندین علت ذکر شده که عبارتند از :

- مشارق و مغارب عالم وجود به واسطه نور ایشان روشن شد و ظهور پیدا کرد؛

 - وقتی در محراب عبادت می‌ایستادند، نور ایشان براى اهل آسمان‌ها پرتوافکن مى‌شد؛

 -  نور ایشان در روز سه بار برای امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌درخشید.

۱.۱۳    سیده نساء العالمین

إنسیهٌ حوراءُ (حوراءُ إنسیهً)

یکی از القاب فاطمه سلام‌الله‌علیها «إنسیهٌ حوراءُ» یا «حوراءُ إنسیهٌ» است.

«حوراء» به معنای «زن زیبایی که چشمان آهو وَش و پوست سپید دارد» می‌باشد. کما این که این واژه و واژگان قریب به آن ـ نظیر حوریه، حور، حوروَش، حورپیکر، حورسرشت و ... ـ مکرراً در متون ادبی و اشعار فارسی برای وصف «زنان زیبارو و سیمین‌تن» به کار رفته است.

در قرآن کریم از واژه‌ی «حُور» که جمع همان «حوراء» است، برای توصیف «دوشیزگان بهشتی» استفاده کرده است[3] که  مراد از آن زنانی هستند که جامع تمامی امتیازها، زیبائی‌ها و حسن‌های ظاهری و باطنی می‌باشند و همه‌ی فضائل جسمانی و روحانی را دارا هستند.

کتاب الهی دوشیزگان بهشتی را به صورت تؤمان هم دارای کمال زیبایی و هم در نهایت حجب و حیا توصیف می‌کند که ترجمه این آیات عبارتند از :

-  آنان را همچون مرواريدى دانسته كه در صدف پنهان‌اند؛[4]

- در خيمه‌هاى بهشتى مستورند و نه چشمى بر آنها افتاده و نه دستى به آنها رسيده است![5]

- نگاه‌شان تنها منصحر به همسران‌شان است و جز به همسران‌شان عشق نمی‌ورزند؛[6]

- در سرخى و صفا و درخشندگى همچون ياقوت و در سفيدى و زيبايى همچون شاخه‌ی مرجان‌اند؛[7]

- فصیح و خوش‌زبان و دارای ناز و کرشمه هستند؛[8]  اما دلبری‌شان تنها منحصر به همسران‌شان است؛[9]

- دارای چشمانی درشت و زیبا و تنی سیمین و درخشان هستند؛[10]

- همسرانى پاك و پاكيزه‌اند که از هر عیب و مسأله‌ی ناخوشآیندی مبرا هستند؛[11]

- زیبایی ظاهری و حُسن خُلق و سیرت را تؤمان دارا هستند[12]

و خلاصه هر چه از فضائل مادی و معنوی و ظاهری و باطنی و جسمی و روحی که خوبان همه با هم دارند، هر یک از حوریان به تنهایی همه را دارا هستند.[13]

بر این اساس، وقتی در روایات تعبیر «حور» یا «حورالعین» ذکر می‌شود، اشاره به دوشیزگانی در بهشت دارد که تمامی این اوصاف را دارا هستند.

لقب «حَوراء إنسیه» یا «إنسیه حَوراء» برای صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها اشاره به این مطلب دارد که آن بانوی گرامی دارای خلقتی ویژه بوده و همچون دوشیزگان بهشتی واجد تمامی کمالات و محاسن و فضائل ظاهری و باطنی و جسمی و روحی است و در واقع حوریه‌ای است که در عالم دنیا در صورت انسانی ظهور یافته است.

در مورد این که حکمت انتساب این لقب به فاطمه سلام‌الله‌علیها چیست از مجموع روایاتی که در این مورد بیان شده‌اند چنین به دست می‌آید که خداوند قبل از خلقت آسمان و زمین و آدم علیه‌السلام، در عالم ارواح نور فاطمه سلام‌الله‌علیها را از نور خودش آفرید و آن را زیر ساق عرش قرار داد. سپس آدم علیه‌السلام را آفرید و اراده فرمود که فاطمه سلام‌الله‌علیها را از صلب پیامبر آخرالزمان که برترین فرزند آدم علیه‌السلام است، خارج سازد.[14] برای این منظور خداوند نور فاطمه سلام‌الله‌علیها را در سیبی بهشتی[15] ـ و بنا بر نقل دیگر در خرمایی بهشتی[16] یا میوه‌ای از میوه‌های درخت طوبی[17] ـ قرار داد و در شب معراج آن را توسط حضرت جبرئیل به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم عطا فرمود و پیامبر آن را نوش جان فرمودند و نطفه‌ی فاطمه سلام‌الله‌علیها از آن سیب بهشتی منعقد شد.

بنا بر نقلی دیگر خداوند به پیامبر دستور فرمود که چهل روز از خدیجه سلام‌الله‌علیها دوری گزیند و به قیام و عبادت و روضه بپردازد و سپس در شام روز چهلم جبرئیل و میکائیل و اسرافیل با طبقی از طعام‌های بهشتی بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم وارد شدند و آن حضرت را به هدیه‌ی ویژه‌ی الهی بشارت دادند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به امر الهی از آن طعام بهشتی تناول فرمودند و در همان شب نطفه فاطمه سلام‌الله‌علیها از آن طعام بهشتی منعقد شد.[18]

بر این اساس حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها دارای دو حیثیت وجودی هستند؛ از یک سو حوریه‌ای بهشتی هستند که از نور الهی آفریده شده‌اند و اوصاف دوشیزگان بهشتی را دارا هستند و از سوی دیگر انسانی زمینی هستند که ساختار فیزیکی و ظاهری ایشان مانند سایر انسان‌ها است.

به همین دلیل است که وجود مادی و زمینی ایشان خصوصیات ویژه‌ای داشته که در دیگران خبری از این خصوصیات نبوده و مثلاً در محراب عبادت نوری مشهود از ایشان ساطع می‌شده که همگان آن را می‌دیدند یا جسم ایشان از هر گونه آلودگی پاک بوده و مانند سایر زنان خون حیض نمی‌دیدند و بر همین اساس است که پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دائما فاطمه سلام‌الله‌علیها را در آغوش می‌گرفتند و می‌بوسیدند و وقتی از ایشان درباره‌ی علت این امر سوال می‌شد، می‌فرمودند: «من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می‌کنم»[19]

۱.۱.۴    تفاحه الفردوس و الخلد

یکی از القاب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها «تفاحه الفردوس و الخلد» به معنای «سیب بهشت فردوس و خلد» است.[20] وجه انتساب این لقب به صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها آن است که همان طور که در معنای لقب «حوراء انسیه» گفته شد، بر اساس روایات اهل بیت علیهم‌السلام نطفه فاطمه سلام‌الله‌علیها از یک سیب بهشتی بسته شده است.[21]

۱.۱.۵     کوثر

۱.۱.۶     بتول

یکی از اسامی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها «بتول» است؛  واژه‌ی «بتول» به معنای «زنی که به دلیل یک ویژگی خاص کاملا از زنان دیگر متمایز است» می‌باشد.

در مورد وجه این نامگذاری از پیامبر اکرم نقل شده است که فاطمه سلام‌الله‌علیها به این جهت «بتول» نامیده شده‌اند که مانند حضرت مریم سلام‌الله‌علیها هیچ گاه خون حیض و سایر خون‌هایی که زنان عادتاً در ایام خاصی می‌بینند، نمی‌دیدند.[22]

همچنین برخی از محققین شیعه و اهل سنت گفته‌اند که علت این نامگذاری آن است که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از جهت فضیلت و حسب و دین از تمام زنان کاملاً متمایز و برتر هستند یا علت آن است که ایشان کاملاً از دنیا قطع علاقه نموده و با تمام وجود متوجه خدای تعالی بودند. [23]

۱.۱.۷     حانیه

بر اساس روایات، یکی از اسامی فاطمه سلام‌الله‌علیها «حانیه» است که در آسمان به این اسم نامگذاری شده است.[24]

واژه‌ی «حانیه» به معنای «زنی که مهربانی و شفقت بسیاری به فرزندانش دارد و به این خاطر بعد از مرگ پدر فرزندانش با مرد دیگری ازدواج نمی‌کند» می‌باشد.[25]

آن گونه که اهل تحقیق گفته‌اند، وجه این نامگذاری آن است که آن بانوی گرامی نسبت به همسر و فرزندان‌شان بسیار با شفقت و مهربان بودند.[26]

۱.۱.۸    امۀ الله

یکی از القاب حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها «امة الله» به معنای «کنیز خدا» است. در روایت است که پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمودند: در شب معراج مرا به بهشت بردند. دیدم بر در آن با طلا نوشته است: «ِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ حَبِيبُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ فَاطِمَةُ أَمَةُ اللَّهِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ عَلَى مُبْغِضِيهِمْ لَعْنَةُ اللَّه‏؛ نیست معبودی جز خدای یکتا، محمد حبیب خداست، علی ولی خداست، فاطمه کنیز خداست، حسن و حسین برگزیده خدا هستند و لعنت خدا بر دشمنان ایشان است»[27]

۱.۱.۹    ام ابیها

در میان عرب معمول است که علاوه بر اسم، کنیه‌اى نیز براى افراد انتخاب مى‌کنند که اگر مرد باشد با «أَب» به معنای «پدر» شروع مى‌شود و اگر زن باشد با «أُمّ» به معنای «مادر»؛ و هنگامی که می‌خواهند کسی را با احترام صدا بزنند، او را با کنیه‌اش صدا می‌زنند.

در روایات اسلامى در میان کنیه‌هاى حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها کنیه‌ی عجیبى نقل شده است که جلوه‌ی دیگرى از عظمت فوق‌العاده آن حضرت را ترسیم مى‌کند. در «اسد الغابه» آمده است: «کانَتْ فاطِمَةُ تُکَنّى اُمُّ اَبیها؛ کنیه‌ی فاطمه سلام‌الله‌علیها «امّ ابیها» (مادر پدرش) بود!»[28] این معنا در برخی کتب اهل سنت از امام صادق علیه‌السلام نیز نقل شده است[29] و ظاهرا این کنیه توسط شخص پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به ایشان عطا شده است.[30]

اکثر صاحب نظران بر این عقیده‌اند که مناسبت اختصاص این کنیه به حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها و وجه این نامگذاری، شدت شفقت و مهربانی و عطوفت این بانوی گرامی نسبت به پدرشان بوده است که با ایشان همانند مادری مهربان نسبت به فرزند دلبندش رفتار می‌کردند. دوران کودکی فاطمه سلام‌الله‌علیها همزمان با شروع نهضت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در مکه است که رنج‌های بسیاری از سوی مشرکین بر ایشان وارد می‌شد. فاطمه سلام‌الله‌علیها در این دوران با اینکه کودکی بیش نبودند، همواره چون پروانه بر گرد شمع وجود پدر می‌گردیدند و تا آنجا که در توان داشتند در رفع‌ اندوه ایشان می‌کوشیدند و در سختی‌ها از پدر دلجویی می‌کردند. در مدینه نیز این مصائب به نحو دیگری استمرار داشت؛ اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب می‌دیدند، دختر مهربان‌شان بر زخم و رنج پدر مرهم می‌نهادند و بر آرامش و سلامت جان پدر اصرار داشتند. چون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دلسوزی دختر گرامی‌شان را می‌دیدند، اشک می‌ریختند و می‌فرمودند: «او مادر پدرش است.»[31] از سوی دیگر رفتار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیز نسبت به دخترشان همانند رفتار فرزند نسبت به مادر بود. چنان که نقل شده است، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دست فاطمه سلام‌الله‌علیها را می‌بوسیدند؛ هنگامی که بر فاطمه سلام‌الله‌علیها بر ایشان وارد می‌شدند، در مقابل دخترشان بر می‌خاستند و ایشان را سر جای خود می‌نشاندند؛ هنگام سفر آخرین نفر از ایشان خداحافظی می‌کردند و پس از بازگشت از سفر نیز نخست به دیدار ایشان می‌رفتند.[32]

۱.۱.۱۰     أُم الحسن، أُم الحسین و أُم المحسن

امام مجتبی علیه‌السّلام نخستین فرزند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هستند که در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت در مدینه به دنیا آمدند.[33] بدین مناسبت یکی از کنیه‌های آن بانوی گرامی «أُم الحسن» (مادر حسن) است.[34]

شش ماه و اندی پس از این تاریخ، فرزند دوم فاطمه سلام‌الله‌علیها، یعنی امام حسین علیه‌السلام در سوم شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمدند[35] و بدین مناسبت یکی دیگر از کنیه‌های آن بانوی گرامی «أُم الحسین» (مادر حسین) است.[36]

همچنین فاطمه سلام‌الله‌علیها فرزندی به نام «محسن» داشتند که اگر چه ایشان پنجمین و آخرین فرزند امیرالمؤمنین علیه‌السلام و فاطمه سلام‌الله‌علیها به حساب می‌آید، اما در ماجرای هجوم طرفداران خلافت ابوبکر به خانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام، به واسطه‌ی ضربه‌ای که مهاجمان بر صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها وارد آوردند، در رحم مادر سِقط شد و از دنیا رفت و به این ترتیب ایشان اولین شهید خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به حساب می‌آید.

بر اساس منابع روایی، پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم قبل از رحلت‌شان برای این کودک ـ در حالی که هنوز در شکم مادر بود ـ نام «محسن» را انتخاب کردند[37] و به همین مناسبت، یکی دیگر از کنیه‌های فاطمه سلام‌الله‌علیها «أُم المحسن» (مادر محسن) است.[38]

۱.۱.۱۱     سایر اسامی و القاب

مبارکه (بانوی با برکت)[39]

طاهره (بانوی پاکیزه از آلودگی‌ها و بدیها)[40]

زکیه (بانوی پاکیزه از زشتی‌های اخلاقی)[41]

راضیه (بانویی که به قضای الهی راضی و خشنود است)[42]

مرضیه (بانویی که خداوند از او راضی و خشنود است)[43]

کریمه (بانوی بزرگوار)

رحیمه (بانوی مهربان و بامحبت)

شهیده

عفیفه

قانعه

رشیده (بانوی رشد یافته، کامل)

صابره

صفیه (بانوی برگزیده‌ی خداوند)

مغصوبه الحق (بانویی که حقش غصب شده است)

مظلومه (بانوی ستمدیده)

میمونه (بانوی خوش یمن)

 

[1]- در روایات متعددی میان محبان و شیعیان فرق گذارده شده و ائمه علیهم‌السلام به کرّات به این مسأله اشاره کرده‌اند که میان محب و شیعه فاصله بسیار است و شیعه بودن مقامی بس عظیم است که کمتر کسی به آن نائل می‌شود و عموم پیروان اهل بیت علیهم‌السلام محبان هستند. همچنین اهل بیت علیهم‌السلام به شدت از این که کسی ادعای تشیع داشته باشد، نهی فرموده‌اند. (ن.ک: امام حسن عسکری علیه‌الاسلام، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص ۳۰۷– ۳۲۰)

[2]- ابن منظور، محمد بن مكرم‏، لسان العرب، ج ۴، ص ۳۳۲؛ طريحي، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرین، ج ۳، ص ۳۲۱؛ حسيني زبيدي، محمد مرتضى‏، تاج العروس، ج ۶، ص ۴۸۶.

[3]- دخان/ ۵۴؛ طور/ ۲۰؛ واقعه/ ۲۲؛ رحمن/ ۷۲.

[4]- واقعه/ ۲۲.

[5]- رحمن/ ۵۶و ۵۸و ۷۲.

[6]- رحمن/ ۵۶.

[7]- رحمن/ ۵۸.

[8]- واقعه/ ۳۷.

[9]- رحمن/ ۵۶.

[10]- دخان/ ۵۴؛ طور/ ۲۰؛ واقعه/ ۲۲؛ رحمن/ ۷۲.

[11]- نساء/ ۵۷.

[12]- رحمن/ ۷۰.

[13]- در مورد اوصاف حوران و همسران بهشتی ن.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج ۶، ص ۲۰۰– ۲۰۴و سایر تفاسیر شیعی و عامی ذیل آیات مذکور.

[14]- ابن بابویه، علی بن الحسین، الإمامة و التبصرة من الحيرة، ص ۱۳۳؛ شیخ صدوق، محمد بن علی‌، معانی الاخبار، ص ۳۹۶؛ همو، علل الشرائع، ج۱، ص ۱۸۰؛ ابن شاذان قمى، أبوالفضل شاذان بن جبرئيل‏، الفضائل، ص ۱۲۹؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى‏، بحار الانوار، ج ۴۰، ص ۴۴؛ .

[15]- شیخ صدوق، محمد بن علی‌، معانی الاخبار، ص ۳۹۶؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۸۳؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۸.

[16]- فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۶؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج ۲، ص۴۰۹.

[17]- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ۱، ص ۳۶۵؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۶.

[18]- حلى، على بن يوسف‏، العدد القويّه لدفع المخاوف اليوميه، ص ۲۲۰– ۲۲۲؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالانوار، ج ۱، ص ۷۸– ۸۰.

[19]- شیخ صدوق، محمد بن علی‌، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۸۳– ۱۸۴؛ فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۶؛ طبرسی، احمدبن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج 2، ص۴۰۹؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۴.

[20]- ابن طاووس، على بن موسى‏، اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۶۲۵؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۱۹۹.

[21]- شیخ صدوق، محمد بن علی‌، معانی الاخبار، ص ۳۹۶؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۸۳؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۸.

[22]- شیخ صدوق، محمد بن على‏، معانی الاخبار، ص ۶۴؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۸۱؛ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج ۲، ص ۳۲۲. بر اساس روایت مذکور، این ویژگی تنها منحصر به حضرت زهرا و حضرت مریم سلام‌الله‌علیهما نبوده و دختران برخی انبیاء دیگر نیز دارای این ویژگی بوده‌اند.

[23]- ابن اثير جزري، مبارك بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج ۱، ص ۹۴؛ طريحي، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرین، ج ۵، ص ۳۱۷؛ محمدباقر بن محمدتقى‏، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۶.

[24]- ابن شهر آشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب، ج ۳، ص ۳۵۷؛ محمدباقر بن محمدتقى‏، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۶.

[25]- طريحي، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۱۱۱؛ زمخشرى، محمود بن عمر، اساس البلاغه، ص ۱۴۶؛ ابن منظور، محمد بن مكرم‏، لسان العرب، ج ۱۴، ص ۲۰۳؛ حسيني زبيدي، محمد مرتضى‏، تاج العروس، ج ۱۹، ص ۳۴۹.

[26]- محمدباقر بن محمدتقى‏، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۷.

[27]- شیخ صدوق، محمد بن علی‌، الخصال، ج ۱، ص ۳۲۴.

[28]- ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه، ج ۷، ص ۲۱۶؛

[29]- ابوالفرج اصفهانی، على بن حسین‏، مقاتل الطالبیین، ص ۲۹؛ ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستيعاب، ج ۴، ص ۱۸۹۹؛ ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب علی بن أبی‌طالب، ص ۲۶۷؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۹.

[30]- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج ۱، ص ۴۶۲؛ بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله‏، عوالم العلوم، ج ۶، ص ۳۷.

[31]- بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله‏، عوالم العلوم، ج ۶، ص ۳۷.

[32]- مكارم شيرازى، ناصر، زهرا برترين بانوى جهان‏، ص ۱۰؛ آقاشریفیان، مهرداد و احمدیان، عبدالرسول، فاطمه دختری از آسمان، ص ۲۸، به نقل از آیت الله مظاهری؛ شهیدی، سید جعفر، زندگانی حضرت فاطمه سلام الله علیها، ص ۴۰؛ رحمانی همدانی، احمد، فاطمة الزهرا بهجه قلب المصطفی، ج ۱، ص ۲۰4.

[33]- کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۱؛ شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۵؛ البته برخی روایات و منابع تاریخی تولد آن حضرت را سال دوم هجرت دانسته‌اند. (ن.ک: کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۱؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۹)

[34]- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص ۳۵۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۶.

[35]- ابن طاووس، على بن موسى، الإقبال بالأعمال الحسنة، ج ۳، ص ۳۰۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۰۱.

[36]- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص ۳۵۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۶.

[37]- شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۱، ص ۳۵۵؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، ج ۶، ص ۱۹۱ و ۱۹۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۹۵. به گفته‌ی ابن‌حجر عسقلانی، این کلمه با تشدید سین (محسّن) خوانده می‌شود. (ن.ک: ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، ج ۶، ص ۱۹۱)

[38]- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص ۳۵۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۶.

[39]- مجلسی، محمدباقر بن محمدتقى‏، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۰.

[40]- همان.

[41]- همان.

[42]- همان.

[43]- همان.

مشاهده 1048 زمان

پیام بگذارید

از وارد کردن تمامی اطلاعات ضروری که با علامت (*) مشخص شده اند اطمینان حاصل کنید. وارد کردن کدهای اِچ‌تی‌اِم‌اِل مجاز نیست.

موسسه قرآن و عترت فدک سبز طوس