حاصد الگار، در کتاب انقلاب اسلامی در ایران، پیشه ی انقلاب اسلامی ایران را به موضوع امامت از دیدگاه شیعه و مسئله ی غیبت امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) و پیامدهای سیاسی آن، می داند.
در کشور خود ما در آغاز روی کارآمدن رژیم فاسد و وابسته ی پهلوی - آن کودتاگر بی سواد، فاقد هرگونه معرفت و معنویت - یکی از آخوندهای وابسته به دربار را صدا کرد و از او پرسید، این قضیه ی امام زمان(عجل الله فرجه الشریف)چیست که مشکلاتی برای ما درست کرده است؟ این آخوند هم طبق میل و دل او جوابی می گوید. آن قُلدر مأموریت می دهد که بروید مسئله را حل و تمام کنید و این اعتقاد را از دل مردم بیرون بیاورید. او می گوید: این کار آسانی نیست و خیلی مشکلات دارد و باید کم کم و با مقدمات شروع کنیم. البته آن مقدمات به فضل پروردگار وهوشیاری علمای ربّانی و آگاهان این کشور، در آن دوران ناکام ماند و نتوانستند آن نقشه ی شوم را عملی کنند.
مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) می فرمایند:
قدرت های استکباری، خواهان غفلت و خواب آلوده بودن و نیز عدم تحرک ملّت ها هستند. و چنین وضعی را بهشت خود می دانند ; اما انتظار فرج موجب می شود که انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد و به وضعی بهتر و برتر دست پیدا کند.
و در جای دیگر می فرمایند: دشمن ترین اشخاص با این عقیده و با شخص آن بزرگوار، ستمگران عالم اند، از روز غیبت آن حضرت، بلکه از روز ولادت آن حضرت، تا امروز آن کسانی که وجودشان با ستم و با زورگویی همراه بوده بر دشمنی با این بزرگوار، با این پدیده الهی، با این نور و با این شمشیر الهی مشغول شدند. امروز هم، مستکبرین و ستمگران عالم، با این فکر و این عقیده مخالف و دشمن اند و می دانند که این عقیده و این عشق - که در دل های مسلمین به خصوص در دل های شیعه است - برای هدف های ستمگرانه ای آنها مزاحم است.
شهید مطهری می نویسد:
آرمان قیام و انقلاب مهدی(عجل الله فرجه الشریف) یک فلسفه ی بزرگ اجتماعی اسلامی است. این آرمان بزرگ، گذشته از این که الهام بخش ایده و راه گشای به سوی آینده است، آینه ی بسیار مناسبی است برای شناخت آرمان های اسلامی. این نوید، ارکان و عناصر مختلفی دارد که برخی، فلسفی و جهانی است و جزئی از جهان بینی اسلامی است، برخی فرهنگی و تربیتی است و برخی سیاسی است، و برخی اقتصادی است و برخی اجتماعی است، و برخی انسانی یا انسانی طبیعی است.
بنیان گذارجمهوری اسلامی رضوان الله علیه انقلاب اسلامی ایران را، مقدمه انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) می داند و می فرمایند: من امید دارم که ما به مطلوب حقیقی برسیم، و متصل بشود این نهضت به نهضت بزرگ اسلامی و آن نهضت ولی عصر(عجل الله فرجه الشریف)است. و نیز می فرمایند: ما به خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ی ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور انقلاب مان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی صلی الله علیه وآله است به سیطره و سلطه و ظلم جهان خواران خاتمه می دهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی، مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) هموار می کنیم. خمینی عزیزانتظار را زمینه ساز قدرت اسلام می دانستند و احیای هویت اسلامی و بازگشت به خویشتن را تنها راه تجدید عظمت و قدرت اسلام و مسلمانان در جهان دانسته و این موضوع را سرلوحه دعوت خویش قرار دادند و می فرمودند: من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی با تمام وجود، برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت، پول و فریب را نگیرد.
از آنجا که انتظار موعود در حاکمیت جهانی دین اسلام می تواند بسیار مؤثر باشد، ایشان با ژرف اندیشی احیای فرهنگ انتظار را به عنوان یکی از ارکان مهم احیای هویت اسلامی و وسیله ای برای تحقّق دوباره قدرت و شوکت گذاشته ی مسلمان در جهان مد نظر قرار داده و در یکی از بیانات خود که در اولین سال استقرار نظام اسلامی ایراد کردند ضمن بیان مفهوم انتظار فرج وظیفه ی منتظران را، چنین برشمردند: همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم، انتظار فرج انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه بشود.