امیر المومنین علی علیه السلام در مواقع و مراحل مختلف به معرفی چهره حضرت امام مهدی علیه السلام اهتمام ورزیده اند وهمواره در جهت معرفی چهره آن امام همام تلاش نموده است. حضرت امیر علیه السلام در این روایت به بعد مکانی زندگی ولی عصر ارواحنافداه اشاره نموده است و اوصاف محل زندگی آن حضرت را تبیین نموده اند واین رویه همیشگی معصومین علیهم السلام است که از محل زندگی آن بزرگوار نشانی دقیق و مشخص را ارائه نمی دهند تا بدخواهان به وجود مبارک او گزندی نرسانند و خود حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز به ابراهیم بن على مهزیار فرمود:
پدرم به من وصیت نمودکه در زمین منزل نگیرم مگر جایى که از همه جا مخفى تر ودورتر باشد، به جهت پنهان کردن امر خود و محکم کردن محل خود از حیله دشمنان وگمراهان.(2)
واین دوری مکان و نبودن اثر آن بزرگوار دلیل بر نبودن حجت بر روی زمین نیست زیرا که در جهان بینى مکتب اهلبیت علیهم السّلام انسان بدون امام معصوم، و زمین خالى از حجّت بحق الهى، نخواهد ماند؛ چرا که بدون امام معصوم هدایت و کمال صحیح و شایسته انسانى میسّر نخواهد شد. بعلاوه حفظ نظام هستى به برکت وجود حجتهاى خداوند است. بر این حقیقت در جاى جاى روایات رسول اکرمصلى الله علیه و آله و ائمه اطهارعلیهم السّلام به شیوههاى مختلف تصریح شده است. گاهى زمینه و شرایط براى حضور علنى و آشکار امامعلیه السلام فراهم است در نتیجه او به گونهاى که همه مردم او را میشناسند و به او دسترسى دارند در میان آنها زندگى میکند، اما در شرایط خاصى به جهت وجود خطرات جانى یا مصالح دیگرى که خداوند به آنها عالمتر است مشیّت الهى اقتضاء مینماید که امامعلیه السلام پنهان از چشم مردم زندگى کند. امیرالمومنین علیه السلام در رابطه با خالی نبودن زمین از حجت می فرمایند:
اللّهم انه لابدَّ لارضک من حجّة لک على خلقک، یهدیهم الى دینک و یعلّمهم علمک لئلا تبطل حجّتک و لا یضلّ أتباع اولیائک بعد اذ هدیتهم به اما ظاهر لیس بالمطاع او مکتتم مترقّب، ان غاب عن النّاس شخصُهُ فى حال هدایتهم فانّ علمه و آدابه فى قلوب المؤمنین مثبتة، فهم بها عاملون. (3)
بار خدایا! همواره باید در روى زمین تو حجتى براى بندگانت داشته باشى تا خلق را به دینت راهنمایى کند، و علم تو را به آنها بیاموزد تا حجّت تو تباه نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آنها را هدایت کرده اى دوباره گمراه نگردند. [حجت تو] یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت او را نمیکنند و یا از دیده ها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به سر میبرند. اگر شخص و جسم او در حال هدایت مردم از آنان غائب باشد علم و آدابش در قلبهاى عاشقان حق پایدار است و آنها به آن علم و آداب پایبند هستند و به آن عمل میکنند.
- اللّهم بلى لا تخلو الارض من قائم لِلّه بحجّةٍ: امّا ظاهراً مشهوراً و امّا خائفاً مَغموراً لئلا تبطُلَ حجج اللّه و بیّناته و کم ذا و أین؟ اولئک واللّهِ الاقلّون عدداً و الاعظمون عنداللّه قدراً یحفظُ اللّه بهم حُججه و بیّناته... اولئک خلفاء اللّه فى ارضهِ و الدعاةِ الى دینهِ.(4)
... بارخدایا آرى! زمین از امامى که قیام بر حق کند خالى نخواهد ماند. او یا آشکار و شناخته شده است یا ترسان و پنهان است تا حجتها و دلیلهاى روشن خدا (یعنى اصول و احکام دین و تعالیم انبیاء) از بین نرود. اما اینکه ایشان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند از نظر تعداد آنها بسیار کم هستند ولى از جهت منزلت و بلندمرتبه گى در نزد خداوند بسیار بزرگوارند. خداوند به وسیله ایشان حجّتها و دلیلهاى روشن خود را حفظ میکند... آنان خلفا و نمایندگان خدا در روى زمین هستند و مردم را به سوى دین و احکام و مقررات او دعوت میکنند...
این غیبت و زندگی پنهانی ادامه می یابد تا حدی که :
- ... عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمؤمنینعلیه السلام انّه ذکر القائمعلیه السلام فقال: أما لیَغیبَنَّ حتّى یقولَ الجاهلُ: ما للّه فى آلِ محمّدٍ حاجةٌ.(5)
از اصبغ بن نباته نقل شده است که امیرالمؤمنینعلیه السلام روزى حضرت قائمعلیه السلام را یاد کردند و فرمودند: آگاه باشید! او غیبتى (طولانى) خواهد داشت به گونه اى که نادانان (به مصالح الهى) بگویند: خداوند را در آل محمدصلى الله علیه و آله برنامه اى نیست. (یعنى افراد نادان به جهت طولانى شدن دروه غیبت از ظهور آن حضرت مأیوس و نا امید خواهند شد).
در دسته اى از روایات على بن ابیطالبعلیه السلام به اوصاف و ویژگیهاى روحى، اخلاقى، مسائل غیبت، فضیلت انتظار فرج، و اوصاف حکومت امام زمانعلیه السلام پرداخته میشود که از جمله آنهاست:
- ...فقالعلیه السلام : رجلٌ اجلى الجبین، اقنى الأنف، ضخم البطن، اذیل الفخذین، ابلج الثنایا، بفخذه الیمنى شامة. (6)
او مردى است که پیشانی اش گشاد و درخشان است، بینى او خوش تراش و شکمش نسبتا بزرگ و رانهایش عریض میباشد. دندانهاى سفید و درخشان دارد، و در ران سمت راست او علامتى هست.
...عن امیرالمؤمنینعلیه السلام قال: للقائم منّا غیبة امدها طویل کانّى بالشیعة یجولون جولان النّعم فى غیبته یطلبون المرعى فلا یجدونه، ألا فمن ثبت منهم على دینه و لم یقْسُ قلْبُهُ لطول امد غیبة امامه فهو معى فى درجتى یوم القیامة. (8)
امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمود: براى قائم ما غیبتى هست که مدت آن طولانى خواهد شد. شیعیان را در این زمان میبینم که همانند گلّه بى صاحبى که در دشت پراکنده شده باشند به دنبال چراگاه و مرتع میگردند ولى آن را پیدا نمیکنند(به جستجوى آن حضرت میپردازند ولى او را نمی یابند.)
آگاه باشید! در این دوره هر کسى از آنها (شیعیان) در دین و عقیده خود استوار و ثابت قدم بماند و قلبش به جهت طولانى شدن غیبت امامش قساوت پیدا نکند، او روز قیامت در نزد من و در جایگاهى که من هستم خواهد بود.
- عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّهعلیه السلام قال: ...قال علىعلیه السلام : ...انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح اللَّه، فانّ احبَّ الاعمال الى اللَّه عزّوجلّ انتظار الفرج... و المنتظر لأمرنا کالمُتَشَحِّطِ بدمه فى سبیل اللَّه. (9)
محمد بن مسلم از امام صادقعلیه السلام نقل مىکند که آن حضرت از پدران بزرگوارش و آنها از علىعلیه السلام روایت کردند که على بن ابیطالبعلیه السلام فرمودند: منتظر فرج [امام زمانعلیه السلام] باشید و از عنایت و توجهات خداوند نا امید نشوید. همانا محبوبترین کارها در نزد خداوند عزّوجلّ انتظار فرج [امام زمانعلیه السلام ] است.
آنگاه در ادامه بیان فضیلت انتظار فرمودند:
کسى که منتظر امر ما (فرج امام زمانعلیه السلام ) باشد، مانند رزمنده اى است که در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهید را دارد).
- قال زیدبن صوحان العبدى: یا امیرالمؤمنین! أى الاعمال احبّ الى اللّه عزّوجلّ؟ قالعلیه السلام : انتظار الفرج من اعظم الفرج.(10)
زیدبن صوحان عبدى گفت: یا امیرالمؤمنین! کدامیک از اعمال در نزد پروردگار عالم محبوبتر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.
- حدثنا عبداللّه بن مروان، ...عن علىٍعلیه السلام قال: یلى المهدىُّ امرَ النّاسِ ثلاثین سنة او اربعین سنة..(11)
عبداللّه بن مروان روایت کرده است که على بن ابیطالبعلیه السلام فرمودند: حضرت مهدىعلیه السلام سى یا چهل سال زمام امور مردم را در دست خواهند داشت.
- یعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهُدى على الهوى و یَعْطِفُ الرأىَ على القرآنِ اذا عطفوا القرآنَ على الرّأىِ ... فَیُریکُمْ کیف عدلُ السیرةِ، و یُحیىِ مَیِّتَ الکتابِ و السّنةِ...(12)
[امام زمانعلیه السلام وقتى که ظهور کند] هواهاى نفسانى را به هدایت و رستگارى برمیگرداند در آن روزگارى که مردم هدایت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى درآورده باشند. آراء و اندیشه هاى مردم را تابع قرآن میکند در آن روزگارى که آنها قرآن را تابع آراء و اندیشه هاى خود کرده اند... او به شما نشان خواهد داد که عدالت در کشور دارى چگونه است. هم چنین او تعالیم فراموش شده قرآن و سنّت را زنده خواهد ساخت...
- قال امیرالمؤمنینعلیه السلام : ...فلا یترک عبداً مسلما الّا اشتراه واعتقه، و لا غارماً الّا قضى دینه، ولا مظلمةً لِاَحَدٍ من النّاس الّا ردّها، و لا یُقْتَلُ منهم عبدٌ الّا ادّى ثمنه... و لایُقتَلُ قتیلٌ الا قضى عنه دینهُ، و اَلْحَقَ عیالَهُ فى العطاء حتى یملأ الارض قسطا و عدلاً کما مُلِئَتْ ظلماً و جوراً و عدواناً...(13)
امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمودند: ...حضرت مهدى علیه السلام برده مسلمان را نخواهد واگذاشت مگر اینکه آن را خریده و آزاد خواهد ساخت و بده کارى نخواهد ماند مگر آنکه بدهى او را پرداخت خواهد نمود. مظلمه و حقى به گردن و ذمه هر کس که باشد آن را به صاحب حق بازخواهد گرداند. کسى کشته نمى شود مگر اینکه دیه آن را خواهد پرداخت. هیچ کسى کشته نخواهد شد مگر اینکه بدهى هاى او را آن حضرت پرداخت خواهد نمود و خانوادهاش را همانند سایر افراد جامعه اداره خواهد کرد تا زمین را از عدل و داد پر کند به همان صورتى که پیش از آن از ظلم و بیداد پر شده باشد...
قال علىعلیه السلام : ...لو قد قام قائمنا لَذَهبَتِ الشحناء من قلوب العباد و اصطلحتْ السباع و البهائم حتى تمشى المرأة بین العراق الى الشام... على رأسها زینتها لا یهیجُها سبعٌ و لا تخافه... (14)
امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرماید: ...آنگاه که قائم ما اهلبیتعلیهم السلام قیام کند کینه ها از دلها بیرون خواهد رفت حتى حیوانات درنده و وحشى نیز با هم سازگار خواهند شد و به یکدیگر ضرر نخواهند رساند، در آن روزگار به اندازه اى امنیّت زیاد خواهد بود که یک زن در حالى که همه زینت و زیور آلاتش همراه اوست از عراق تا شام را بدون ترس و دلهره به تنهایى خواهد پیمود.
1-کمال الدین ج1 ص303- اثباة الهداة، ج 3ص 571
2-نجم الثاقب باب دوم
3- کمالالدین، ج 1ص 302ح .11
4- نهجالبلاغه فیض الاسلام، حکمت 139ص .1158
5-غیبت نعمانى، ص 140و 141
6- منتخب الاثر، ص 151ح 30
7- غیبة نعمانى، ص 212 – 214، بحار الانوار، ج 51ص 115
8-کمال الدین، ج 1ص 303ح 14
9- الخصال، ج 2ص 740حدیث اربعمأة، ط انتشارات علمیه اسلامیه
10- بحار الانوار، ج 52ص 122
11- کنزالعمال، ج 14ص 591ح 39646 منتخب الاثر، ص 487
12- نهج البلاغه فیض الاسلام، خ 138ص 424و 425
13-کمال الدین، ج 1ص 303ح 14
14- بشارة الاسلام ص 236