ماقبل این گفتار چنین است: و امّا علّت آنچه از غیبت واقع شده، پس خداوند - عزّوجلّ - می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُوءکُمْ»؛ " مائده 101" ای کسانی که ایمان آورده اید سؤال نکنید از چیزهایی که اگر برایتان افشا شود به ضرر شما است. به درستی که هیچ یک از پدرانم نبود مگر اینکه بیعتی از طاغوت زمانش بر گردنش قرار داشت، و حال آنکه من هنگامی که خروج میکنم، هیچ کدام از طاغوتها بر گردنم بیعتی ندارند. و امّا نحوه بهره وری از من در دوران غیبتم همانند بهره وری از خورشید است هنگامی که ابر آن را از دیدگان پوشانده باشد. و من البتّه مایه ایمنی اهل زمین هستم همچنان که ستارگان مایه ایمنی اهل آسمانند، پس از آنچه برای شما فایده ای ندارد مپرسید، و برای آگاه شدن از آنچه تکلیف ندارید خود را به زحمت میندازید، و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که آن فرج شما است، و سلام بر تو ای اسحاق بن یعقوب و بر هرکه پیرو راه حق باشد. " کمال الدین ج 2 ص 485"
اسحاق بن یعقوب - که این توقیع خطاب به او صادر شده - علمای ما چیزی درباره اش نگفته اند، مگر اینکه اعتماد و اطمینان کلینی و سایر بزرگان و مشایخ بر او بر خوبی و جلالت قدرش دلالت دارد. همچنین سلام کردن مولی صاحب الزمان - عجّل اللَّه فرجه الشریف - بر او - در این توقیع - بهترین دلیل بر عظمت و شخصیت والای او است.
و امّا مشار الیه این جمله: «آن فرج شما است» یکی از چند احتمال است:
احتمال یکم: اینکه منظور فرج خود آن حضرت و بیان علّت امر به دعا کردن برای فرج باشد، به عبارت دیگر: آن حضرت تأکید میفرماید که: فرج شماها بستگی به ظهور من دارد، نزدیک بودن اسم اشاره (ذلک =آن) به کلمه فرج مؤید این احتمال است.
همچنین تمام روایاتی که بیانگر آنند که با فرج آن حضرت برای اولیای خدا فرج حاصل میگردد، نیز مؤیّد این احتمالند. قسمتی از این روایات در حرف «ف» گذشت.
احتمال دوم: اینکه منظور فرج آن حضرت است، و بیان علّت اینکه فرموده: بسیار دعا کنید. [یعنی: بسیار دعا کردن مایه فرج است.]
احتمال سوم: اینکه مقصود از آن، همین دعا برای تعجیل فرج باشد، یعنی: با دعا کردن برای تعجیل فرج و ظهور من، فرج شما حاصل میشود.
احتمال چهارم: اینکه منظور بیان اثر بسیار دعا کردن است، یعنی: با بسیار دعا کردن برای تعجیل فرج و ظهور من، فرج شما حاصل میگردد.
با توجه به اینکه کلمه ذلک - چنانکه در علم نحو ثابت است - برای اشاره به دور میباشد، دو احتمال اخیر نزدیکتر به واقع به نظر می آید، و نیز در تأیید این دو احتمال مضمون روایتی است که ان شاء اللَّه خواهد آمد که: فرشتگان برای کسی که در حق برادر مؤمن خود در حال غیاب او دعا کند، چندین برابر آنچه دعا کرده از درگاه خداوند درخواست مینمایند و نیز در بعضی روایات دلالت بر مقصود هست.
اگر بگویند: معنی حاصل شدن فرج برای دعا کننده چیست؟
میگوییم: حاصل شدن فرج برای دعا کننده به یکی از چند نحوه است:
· اینکه به آرزوهای دنیایی و حوائج و خواسته های مختلفی که در راه آنها تلاش میکند، به برکت این دعا خواهد رسید زیرا که این دعا وسیله هرگونه خیر و صلاح است.
· اینکه خداوند به برکت این دعا به جای امیدی که دارد، از او همّ و غم را دور میسازد و حاجتش را برمی آورد، زیرا که کمک به مظلوم سبب یاری خداوند به کمک کننده است - چنانکه تفصیل این معنی خواهد آمد ان شاء اللَّه.
· اینکه خداوند متعال صبر و استقامت در محنتها و سختیها را به او عنایت فرماید، و در نرسیدن به مقصود به او تحمّل و خویشتنداری دهد، و دشواریها را بر او آسان گرداند، همچنان که آهن را برای داوودعلیه السلام نرم کرد.
البته تمام اینها بر فرض آن است که حکمت الهی بر آن نباشد که فرج کلّی واقع شود، و آن صاحب دعوت نبوی و صولت حیدری و شجاعت حسینی ظهور یابد، که اگر آن فرج واقع شود مقصود نهایی و منظور اصلی تحقق یافته است.
و باید گفت که ظاهراً این امر بر استحباب دلالت دارد، و دیده نشده که کسی از علمای ما به وجوب آن فتوی داده باشد. و شاهد بر مستحب بودنش علّت آوردن در جمله بعد است، اضافه بر اینکه در فرمایشات امامان علیهم السلام اوامر بسیاری هست که بر استحباب دلالت دارد، و نیز اگر واجب بود بیشتر اهل ایمان بلکه همه ایشان آن را میشناختند، چون عامّ البلوی است، همانطور که سایر واجبات را میشناسند.
و اینکه امر با واژه: (أکثروا: بسیار دعا کنید) آمده بر آنچه از احتمالات اختیار کردیم دلالت دارد.
مأخذ: مکيال المکارم في فوائد الدعاء للقائم (جلد 1) صفحه 355 الی 357