Doa Salamati

ولایت (بخش اول)

به این مطلب رای دهید
(1 رای)

ازآنجایی که مسأله امامت و ولایت از مهمترین مسائل حیاتی است که با شناخت و پیروی از این واقعیت تمام جهات استعداد انسان در مدارج و معارج کمال رشد و نمو می کند و با عدم شناخت و تبعیت از این حقیقت استعدادها و قابلیت ها همه در مسیر انحراف قرار گرفته و در لجن زار مادیات و شهوات مضمحل و معدوم می شود، و چندی است که بیشترین هجوم دشمنان به این مسأله معطوف شده، برآن شدیم که دراین مقاله به حد وسع خود و مجال این نشریه به شناخت بعض از ابعاد این موضوع پرداخته شود و در این راه از مولای مهربان خود مدد می جوییم.


بطور کلی میگوییم کار امام هدایت بشر به سوی سعادت حقیقی است. ولی آیا تا به حال به معنای لغات :امام ، هدایت وسعادت، فکر کرده اید؟ سعادت چیست که بشر به سوی آن هدایت شود وامام کیست که این وظیفه را به عهده دارد؟
آیا انسان فقط دارای یک بعد مادی و ظاهری است که اگر تأمین شد سعادت او تضمین می شود و هر عقل عادی قادر است جامعه را به سعادت برساند؟ ویا دارای ابعاد دیگری است که باید همهٔ آنها مد نظر قرار گیرد و در هر برنامه ریزی با توجه به آن ابعاد برای او برنامه ریخت تا استعدادهای خدادادی او هرز نرود و در تمام ابعاد رشد نموده و به سعادت واقعی نائل شود؟
اگر بشر دارای ابعاد مختلف است که هست، یک عقل عادی قادر به هدایت همه جانبه نیست، بلکه عقل متصل به ملکوت که به تمام ابعاد انسان احاطه داشته و به تمام نیازهای مادی ومعنوی ، جسمی و روحی ، فعلی و حالی ، خَلقی وخُلقی او آگاهی دارد می تواند او را به سوی مقصد خلقت رهنون باشد .
امام کسی است که بر باطن عالم به مانند ظاهر آن آگاهی دارد، بنابراین او راهبر تمام افراد به مقصد کمال و منظور آفرینش و کامیابی از جمیع قوا و سرمایه های خدادادی و تنظیم کنندهٔ عالم انسانیت و اجتماع است، وهمو است که متجاوزان را از تعدی به حقوق دیگران منع نموده و اختلافات آنان را در موضوع حق رفع می نماید . پس او دارای قوایی متین و فکری صائب و اندیشه ای توانا وناظر بر اعمال و کردار و ظاهروباطن مردم است که بین آنان وجهان نظم و تعادل برقرار کند.
اندیشمندان جهان به نارسائی عقل تنها، برای برنامه ریزی بشر اعتراف کرده اند. ببینبد ثمرهٔ یک بعد نگری چه شده است؟ کسانی که برای جهان برنامه ریخته اند وخود را سردمدار زمین معرفی کرده ومقتدای عالم می خوانند انسانیت را به کجا کشانده اند؟ نتیجهٔ قوانین آنها چه بوده است؟
به بعد مادی پرداختند ولی سایر ابعاد انسانیت را نابود کردند . ثمرهٔ کار آنان این شد که حیوانهایی به شکل انسان تحویل دادند . کسانی که هیچ فکرو اندیشه ای جز شهوترانی و شکم بارگی و تعدی به دیگران ندارند. گرگهای انسان نما که فقط مترصد غفلت حریف بوده تا او را پاره کرده و بدرد. وجالب اینکه اسم همهٔ اینها را هم قانون و برنامهٔ بین المللی می گذارند.
آیا میسر است که هم زمان با رشد ظاهری، باطنمان هم نه تنها تخریب نشود بلکه در جهت کمال راه خودش را طی نماید؟ یا اینکه اصلا این دو بعد متضاد هم اند و اگر به یکی پرداختی باید دیگری را رها کنی؟
امام کسی است که به واسطه احاطه به همهٔ ابعاد وجودی انسان همهٔ آنها را رشد می دهد هم حق بعد مادی وظاهری را ایفاء می نماید و هم بعد معنوی را رشد می دهد و از هیچکدام غافل نیست.
امام در عین حال که در راه پیشرفت ظاهری به بشر کمک می کند ولی هیچگاه ابعاد روحی ومعنوی را فدای آن نمی کند. تمام هدایتهای او به گونه ای است که در راستای رشد همهٔ بخش ها است. انسان هایی برخوردار از مقام معنویت در اوج پیشرفت مادی حاصل هدایت امام حق است. اینجاست که ضرورت وجود امام معلوم می شود.
بشر تا به حال یا به فکر بعد مادی وظاهری بوده وبا پرداختن به آن معنویت وروح خود را از بین برده و خویش را دچار خسران ابدی نموده و یا در راستای رشد بعد معنوی امور ظاهر و مادی را کنار گذاشته است. اما خوانده اید یا شنیده اید که در زمان ظهور امام عصر علیه السلام مردم در اوج بهره وری از امور مادی هستند و در عین حال در اوج معنویت و اخلاق.

مشاهده 1048 زمان
مطالب بیشتر از این مجموعه: ولایت (بخش دوم) »

پیام بگذارید

از وارد کردن تمامی اطلاعات ضروری که با علامت (*) مشخص شده اند اطمینان حاصل کنید. وارد کردن کدهای اِچ‌تی‌اِم‌اِل مجاز نیست.

موسسه قرآن و عترت فدک سبز طوس