بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان ارواحنا فداک
با الطاف الهی، بیست و ششمین دوره مسابقه احکام موسسه فدک سبز طوس از طریق فضای مجازی برگزار گردید و افراد برگزیده این مسابقه به شرح ذیل اعلام میگردند:
🥇برگزیده اول « جناب آقای امیرمهدی رستاد از کاشان »:
برنده ۸۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
🥈برگزیده دوم « سرکار خانم دنیا مجیدی یزدی از مشهد مقدس »:
برنده ۷۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد و یک جلد کتاب
🥉برگزیده سوم « سرکار خانم عصمت شیوایی از آذربایجان غربی »:
برنده ۶۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
بسم الله الرحمن الرحیم
برگزیدگان « مسابقه مناسبتی میلاد حضرت زینب سلام الله علیها » به شرح زیر اعلام می گردد:
🥇جناب آقای جعفر رستمی از اردبیل :
برنده ۸۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
🥈سرکار خانم مرضیه گچ کوب از کردستان :
برنده ۷۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد
🥉سرکار خانم نبات بیگم حسینی از گلستان :
برنده ۶۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
بسم الله الرحمن الرحیم
برگزیدگان « مسابقه کتابخوانی ۶۹ » به شرح زیر اعلام می گردد:
🥇جناب آقای امین نبی زاد از آذربایجان غربی :
برنده ۹۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
🥈سرکار خانم طلعت حسینی از کهگیلویه و بویراحمد :
برنده ۸۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد
🥉سرکار خانم نرگس عرفانی نیا از مشهد مقدس :
برنده ۷۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد و یک جلد کتاب
بسم الله الرحمن الرحیم
برگزیدگان تاثیرگذارترین جمله کتابخوانی۶۹ ازکتاب«خار و میخک »به شرح ذیل اعلام میگردد:
🥇برگزیده اول اول سرکار خانم زهرا زرگران از اصفهان :
جمله برگزیده ایشان:
صفحه ۱۵
ظهر نزدیک می شد پدربزرگم بلند شد و به عصایش تکیه داده بود و می گفت: احمد برویم مسجد نماز ظهر را بخوانیم، یاالله .دستم را گرفت و رفتیم و پدربزرگم در آنجا نشسته بود وضو می گرفت و من از او تقلید می کردم در حالی که او با لبخند به من نگاه می کرد شیخ حمید آمد و خندان نگاه کرد و به پدربزرگم گفت: ان شاءالله این پسر متدین خواهد بود، ان شاءالله .همیشه میدانستم که تربیت دوران کودکی مهم است ولی وقتی دیدم شهید سنوار ازکودکی این پیش بینی برایش شده برایم جالب وتاثیر گذاربود. و البته درانتهای کتاب
داستان عشق من،اگر بتوان آن را یک داستان عاشقانه نامید.
ومن به این معنی پی بردم که داستان ما یک داستان فلسطینی ست.تلخ بدون جایی برای بیش از یک عشق...ویک شور.
جمله تاثیر گذار ونشان دهنده اسلط ادبی نویسنده.
مثل این جمله پیکرها می افتند،عقاید هرگز
برنده ۸۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
🥈برگزیده دوم سرکارخانم سپیده زعفرانی از آذربایجان غربی :
جمله برگزیده ایشان:
صفحه ۲۱۶: هیچ کس یک کلمه حاکی از خستگی ندارند، آیا ندیده اید هر بار مادر شهید فریاد می زند که حاضر است برادران دیگرش را در راه بیت المقدس و الاقصی قربانی کند؟ در مورد کسانی که اعلام می کنند مردم ما خسته شده اند، آنها یک مشت افراد با منافع سیاسی یا اقتصادی هستند آنها یک مشت کوچک هستند. اما مردم صبور، حاضرند همه چیز ارزشمند خود را فدا جلال و عزت و حرمت او کنند.
این جمله کتاب خیلی ارزشمنده برام. چون مقاومت و ایستادگی و غرور و افتخار و غیرت و صبر رو نشون میده. همه انسانها باید اینگونه باشند.
برنده ۶۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد
🥉 برگزیده سوم جناب آقای محمد مهدی گیلوری از سمنان :
جمله برگزیده ایشان :
به نظر من زیباترین جمله اینه که مردی یعنی یک دقیقه با خدا زندگی کردن با سربلندی و عزت نه هزار سال آسفالت زیر گلیم سربازان اشغالگر بودن ما باید مقاومت و عزت را از این مردم فلسطین یاد بگیریم
برنده ۵۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امام العصر و الزمان ارواحنا فداک
استفاده از ظرفیت جامعه اسلامی برای مشارکت در طرح های فرهنگی با هدف رسیدگی، اجرا و بالابردن سطح فرهنگی جامعه با اولویت مناطق محروم و کم برخوردار، از رسالت های موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس با اجرای طرح «تداول صالحان» است.
چهاردهمین جلسه این طرح در مسجد الاقصی، واقع در وکیل آباد۶۲ ، با حضور خادمان فرهنگی موسسه در تاریخ ۱۴۰۳/۰۸/۲۸ و با هماهنگی جناب آقای صدیقی، عضو هیئت امنای محترم مسجد و عموم نمازگزاران برگزار گردید. نماینده موسسه فرهنگی، حجت الاسلام و المسلمین شیرازی، ضمن توضیح برخی از طرح های در دست اقدام موسسه، به ضرورت حمایت های مردمی از فعالیت های فرهنگی در راستای نشر و ترویج معارف قرآن و عترت علیهم السلام اشاره کردند که با مشارکت مومنانه نمازگزاران و همراهی و شرکت در طرح های قرآنی (آموزش) همراه گردید.
پاداش همراهیشان از دستان باکرامتِ صدّیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نصیبشان باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
حجاب یکی از مهمترین آموزه های انسانی و دینی بانوان در جهت طهارت و پاکی شخصی و حفظ عفت و پاکدامنی جامعه مد نظر اندیشمندان، دین و اولیای آن است. دین مبین اسلام به عنوان آخرین و جامع ترین برنامه سعادت انسان بر این امر سفارش زیادی نموده است. تاکیدات مقام معظم رهبری در جایگاه ولایت فقیه و حکمرانی جامعه در این راستا، امری مستمر بوده که نشان از اهمیت زیاد این موضوع دارد. مساله پوشش و حجاب در حال حاضر به چالشی جدی برای خانواده ها و مسئولین فرهنگی جامعه تبدیل شده است. آشنایی با این آموزه ها جهت تکامل و رشد اعتقادی و ایمانی جامعه هدف، یکی از رسالت های موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس است که بر اساس آن طرح «جلوه هدی» را با مدد الهی و الگوگیری از کتاب خدا و کلام معصومین علیهم السلام بررسی، برنامه ریزی و اجرایی نموده است.
موسسه با در نظر گرفتن این مهم و پاسخ گویی به درخواست جامعه هدف خود، سلسله جلسات آموزشی مساله حجاب برای عموم بانوان، خصوصا نوباوگان و نوجوانان، طرح «جلوه هدی» را به صورت پرسش و پاسخ با هدایت و اجرای اساتید برجسته حوزوی و دانشگاهی که به صورت افتخاری فعالیت می کنند، با محوریت کتاب «ستاره ها چیدنی نیستند» برگزار می نماید. چهارمین جلسه این طرح در تاریخ ۱۴۰۳/۰۸/۲۲ در محل پایگاه مقاومت مسجد موسی بن جعفر علیه السلام (واقع در خیابان آیت الله عبادی ۳۳) با حضور بانوان و دختران نوجوان برگزار گردید که مورد استقبال نمازگزاران، امام جماعت محترم و هیئت امناء مسجد قرار گرفته و درخواست ادامه و اجرای این طرح را در دفعات بعدی داشتند.
نگاه شفیعانه مادر مهربان هستی، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، شامل حال خادمان، شرکت کنندگان و شیفتگان کویشان باد.
نیک اندیشانی که قصد مشارکت در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب را دارند می توانند همراهی های خود را با کد (۶) به حساب موسسه واریز نمایند.
شماره کارت: ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۷۰۲۷۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان ارواحنا فداک
موفقیت و تقدیر
دختر نوجوانی که شیفته فراگیری قرآن و معارف آن بود و در شرایط محیطی ناهنجار حاشیه شهر با خانواده خود زندگی می کند و با وجود کلاس های محدود و مختصر در مدرسه و محله نتوانست به شیفتگی مطلوب خود دست پیدا کند و از نظر آموزشی و یادگیری با مشکلاتی مواجه بود، درخواست خود را با موسسه خیریه نیک گستر وصال مطرح نموده و در تعامل با موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس از سال ۱۴۰۰ آموزش تخصصی قرآن کریم به صورت فردی و در منزل ایشان شروع گردید. پس از سه سال حضور مستمر هفته ای یک نوبت استاد و مربی قرآن، آموزش انجام و با الطاف الهی پس از گذشت سه سال و ورود به دوران نوجوانی اکنون به انس و بهرهگیری از قرآن و تلاوت و مفاهیم این کتاب آسمانی رسیده است. ایشان از عهده آزمون مربوطه به نحو شایسته برآمده و با اعطای مدرک به همراه یک جلد کلام الله مجید و لوح تقدیر از تلاش هایشان تقدیر به عمل آمد.
امیدواریم که این خدمت ها به ساحت قرآن کریم مقبول درگاه احدیت واقع شود؛ انشا الله.
حال که چنین شیفتگانی برای آموزش قرآن کریم و انس با آن برای تغییر سبک زندگی فردی و اجتماعی می باشند، نیّات خداپسندانه در این خصوص را با کد (۱) به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۷۰۲۷۱۰ واریز نمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امام العصر و الزمان ارواحنا فداک
استفاده از ظرفیت جامعه اسلامی برای مشارکت در طرح های فرهنگی با هدف رسیدگی، اجرا و بالابردن سطح فرهنگی جامعه با اولویت مناطق محروم و کم برخوردار، از رسالت های موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس با اجرای طرح «تداول صالحان» است.
سیزدهمین جلسه این طرح در مسجد فاطمةالزهرا سلام الله علیها، واقع در موسوی قوچانی ۲۴، با حضور خادمان فرهنگی موسسه در تاریخ ۱۴۰۳/۰۸/۲۱ و با هماهنگی حجت الاسلام و المسلمین تقی پور، امام جماعت محترم مسجد و عموم نمازگزاران برگزار گردید. نماینده موسسه فرهنگی، حجت الاسلام و المسلمین ناصریان فرد، ضمن توضیح برخی از طرح های در دست اقدام موسسه، به ضرورت حمایت های مردمی از فعالیت های فرهنگی در راستای نشر و ترویج معارف قرآن و عترت علیهم السلام اشاره کردند که با مشارکت مومنانه نمازگزاران و همراهی و شرکت در طرح های قرآنی همراه گردید.
پاداش همراهیشان از دستان پر از مهر ام ابیها، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نصیبشان باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ارائه برنامه های متنوع آموزشی، اعتقادی و ... برای رده های مختلف سنی با محوریت آشنایی با «معارف مهدویت» یکی از اهداف آموزشی موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس است.
بنا به اهمیت موضوع «ضرورت شناخت امام و ولایت» ، موسسه خود را موظف به بررسی، برنامه ریزی و اجرای این مهم برای آشنایی اقشار مختلف جامعه دانست. شناخت و معرفی امام زمان ارواحنا فداه به عنوان امام زنده زمان حاضر ما به خانواده ها در دستور کار قرار گرفت. سلسله جلسات این امر با عنوان «کلاس معارف مهدویت» برای خواهران بزرگسال در حال انجام است. اولین جلسه این دوره، سه شنبه ۱۴۰۳/۰۸/۱۵ در سالن اجتماعات شهید خواجه ایم با همکاری اساتید با تجربه و افتخاری این موسسه همراه با استفاد ه از روش های نوین آموزشی برگزار گردید.
بسم الله الرحمن الرحیم
برگزیدگان مسابقه دلونشته« مهدویت »به شرح ذیل اعلام میگردد:
🥇برگزیده اول سرکار خانم ریحانه سادات مهدوی از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
سلام مولای من
سلام ای غایب از نظر
سلام ای وجود موجود
دیرگاهیست در ظلمت بی فردای این روزگار زمین در انتظار است تا کسی بیاید که کس باشد و تا مردمان با نگاهی در او کس را از ناکس باز شناسند.
امروز که آدمیان صداقت را به زیر آوار فراموشی ها از یاد برده اند؛ حالا که خاک از خون سرخ عدالت گلگون است؛ زمین در حسرت یک مرد می سوزد.
حالا که سپیدی ها همه در سیاهی دل های آدمیان رنگ باخته اند؛ دیدگان زمین در انتظار اندکی، حتی سپیدی چون پلک خیس سپیده دم بارانی ست.
راه درازیست از اینجا تا صداقت و زمین در انتظار است تا مردی بیاید از جنس آسمان تا با قدوم نازنینش جسورانه شقاوت را؛ خیانت را از هستی پاک کند. تا شب دریده شود و دیدگان آدمیان طلوعی از جنس عدالت را به نظاره بنشینند.
راه دشواری نیست از اینجا تا مصیبت و دستان سرد آدمیان گرمای دستانی را به یاری می خواند تا در مرداب بی رحمی دنیا امید بخش رهایی باشد.
علی که از جنس آسمان بود به برق یک شمشیر به آسمان رفت. علی به ستوه آمده از آدمیانی از جنس شقاوت و قساوت به برق یک شمشیر از عمق وجود فریاد برآورد که: فزت و رب الکعبه
و از آن روز که عدالت همراه علی به آسمان رفت؛ زمین و زمان در انتظار وجود پر وجودی ست تا برخیزد, شمشیر برگیرد و جهانی را روشنی بخشد.
او خواهد آمد...
او خواهد امد و عدالت را جاری خواهد کرد در گستره مکان و زمان...
برنده ۱,۲۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
🥈برگزیده دوم جناب آقای علی رضایی از چهارمحال و بختیاری:
دلنوشته ایشان:
دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شبهای جمعه نیست.
روز به روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم.
آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان تپشهای قلب شماست.
گویی بی قراری دلهای ما از شوق دیدار شماست. آقا بگو که آمدنت نزدیک است!
آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از پایان جمعههای بی تو بگو!
آقاجان بگو که به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید میدهد.
بگو که میآیی و مرهم دلهای شکسته و خستهی ما میشوی.
بگو که دیگر غریب نیستیم.
برنده ۱,۰۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد
🥉 برگزیده سوم سرکار خانم فاطمه بانشی از فارس - بیضا:
دلنوشته ایشان:
سلام
آقا مولای من، چقدر دلم برایت تنگ شده، و هرشب در نماز شب، اولین نماز را با هدیه به شما شروع میکنم وبعد از نماز با دیده گریان برایت دعا می کنم، آقاجانم میترسم که عمرم تمام شود و نیایی آن وقت چه کنم، با التماس از خدا می خواهم اول سلامت باشی بعد خدا گره از کار شما بردارد، موانع ظهور را به حق خوبان عالم بردارد، تا بیایی، ما که شرمنده شماییم، خیلی سعی می کنیم تا شما از دست ما راضی باشید، هرکاری که دوست داری انجام بدهم و هر کاری زشت و ناپسند هست انجام ندهم، راستی میدانی که حتی داخل گوشیم هم چیز بدی ندارم گفتم هروقت آقا فرمود لحظه ای گوشیت را بده خاطر جمع بدم، با حجاب میگردم اگر روزی در خانه ام را بزنی در را که برایت باز کنم خجالت نکشم و خوشحال شوم از این که شما مرا قابل دونستی، هرروز برایت صدقه می دهم، تمام اعمال مستحبی خود را به شما هدیه می کنم، راستی شرمنده که این ورد زبانم شده آقاجان نجف رفتی، کربلا رفتی وبقیه شعر، یاد ما هم باش، هرشب شب بخیر وهر صبح، روزم را با سلام به شما آغاز میکنم، تو پدر مهربان من و فرزندان یتیمم هستی، امیدوارم فرزندانم از یاران شما باشند و من کنیز در خانه ات، به خدا می سپارمت ای تمام عالم به فدایت
برنده ۸۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
دلنوشته های داوری شده به شرح ذیل می باشد :
۱- سرکار خانم نفیسه کیانی القار از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
جان عالم به فدایت !!! آقا جان! آن قدر از شما شنیدم و ندیدمتان دلم تنگ شده !!! آن قدر زشتی های دنیا را دیدم و از خوبی ها و زیبایی های جهان پس از شما شنیدم ، حسرت و آه روی دلم تلنبار شده !!!
آقای من ! شنیده ام وقتی بیایید دنیا خیلی قشنگ می شود. همه جا سرسبز و خرم ، همه جا باران نم نم ، همه جا درخت و شکوفه و شبنم ... از آسمان و زمین برکت می بارد و خشکسالی، طوفان و زلزله از زندگی ها رخت بر می بندد. شنیده ام چشمه ها به شوق استشمام عطر وجودتان که از جدتان محمد (ص) به ارث برده اید جاری می شوند و سبزه ها به پابوس قدمتان می رویند.
مولای من! شنیده ام وقتی قیام کنید، کاخ ظلم را ویران می کنید و روی ویرانه های آن،بارو های ستبر عدالت را استوار می کنید. خورشید عدل به همه یکسان می تابد و دیگر خبری از حکومت های ظالمانه نیست. دیگر کودکی بی گناه و مظلوم ، زیر آوارهای جنگ تا همیشه خاموش نمی شود. دیگر دختر بچه ای داغ پدر نمی بیند و مادری بدن فرزند جوانش را که در جنگ کشته شده به خاک نمی سپارد. دیگر داغ نیست. اشک نیست. آه نیست.
ای منجی عالم بشریت ! شنیده ام وقتی ندای «أنا المهدی» سر بدهید ، همای سعادت از روی شانه هایتان پر می کشد و خوشبختی را برای همگان به ارمغان می آورد. همه یکی را می پرستند و آن خدای یگانه است. همه از یکی اطاعت می کنند و آن یکی شمایید.
یا صاحب الزمان (عج)! ای که جانم فدای خاک قدمتان باد! کاش زودتر بیایید! کاش یکی از همین جمعه ها جمعه ی ظهورتان باشد! کاش سرمه ی نور ابدی، ولو به یک نگاه به آن جمال مبارک به چشم ما بکشید! ما برای ظهورتان دعا می کنیم و می گوییم: «اللهم عجل الله فرج».
۲- سرکار خانم سهیلاپاسبان از آذربایجان شرقی - تبریز:
دلنوشته ایشان:
یامهدی سلامی باسبدسبد گل نرگس برمحضرت
مدت دور و درازیست در دلم بذری کاشته ام بذر امید ، امید دیدن روی ماهت رخ دلکشت قد رعنا و عبای سبزت
که هر طلوع جمعه جوانه میزند و با غروبش دوباره پژمرده میشود
سر بر شانه اش میگذارد و اشک در درون دل من راه می اندازد
انتظار سخت است سخت تر از آن اینکه ایا این دیدگان من ثمره انتظارم را خواهند گرفت یا نالایقیم این افتخار را از من خواهد گرفت
من رو سیاه چگونه میتوانم اسمم را در لیست یارانت جا بدهم گناهانم را چگونه بشویم اصلا آیا من نالایق لیاقت حرف زدن با تو نوشتن نامه برای تورادارم یا نه چه ها کردیم چرا از امام خود غافل شده ایم که اینچنان بلایا از زمین و آسمان بر سر مامیبارد
ایا این بلایا نتیجه شکستن دل اماممان نیست؟!
ایا این ها محتاج بودن ما به حضور اماممان نیست؟!
این امت تو را میطلبد
یا مهدی بیا و امانتت را بر دست بگیر
بیا و سرمایه ماباش در این درماندگی ها
بیا و خجلمان کن از این ناسپاسی ها
بیا و ببخش و بگذر از این همه غفلت و نالایقی ک تا تو رخ ننمایی ما رو سیه تر از دیروز ها خواهیم شد
ای منجی عالم
ای منجی دلها
بیا و نجاتمان ده
یا مهدی ادرکنی😞🥀
۳- جناب آقای سید مرتضی حسینی از قم:
دلنوشته ایشان:
ای امام مهربانم
خبرت هست که بی خبر از یاد تو بودن ما را مرده دل و پژمرده حال می سازد؟؟
امام زمانم!
از باور به تو دست نمیکشم ؛
تو در ذهن همه ما تا وقتی یادت را نگاه میداریم زنده ای؛
تورابا احساس مهر و آرامش خاطر در دل میشناسم؛
مسیر دل های ما را با مسیر دلدادگی همجوار کن ؛
برای منی که شمع دلباختگی ام همیشه با راز و نیاز با تو روشن است؛
چرا که تو همیشه گرمای وجودم هستی؛
و من با این چراغ روشن با پشتوانه حقیقت اینکه تو را دارم به سوی حق راه میبرم؛
چرا که قدمهای مان درمسیری که تو در آن گام نهادی استوار و پایدار تر است؛
و اما مسیری که همیشه آن را دور میپنداشتم با عشق و معرفت تو آن را به خود نزدیک دیدم؛
و با تکیه بر ذکر و نامت یا علی گویان مسیر پیش رویم را رو به سوی سعادت و عاقبت به خیری دیدم؛ و این گونه سرسپرده راه حقانیت تو شدم؛
و حقیقت را باوری نزدیک یافتم که تنها در راستای مسیر باور بخشی تو محقق میشود؛
ای امام والا؛
از باورم است که از قلبم برخاستی ؛
و عشق به تو همیشه در یاقوت سرخ سینه ها ایستاده؛
و وای به حال من که اگر بی یاد تو باشم قلبم بی گمان از تپش می ایستد؛
و از سیره تو مکتب ات به یادگار مانده ؛
و این یعنی هرچه از مکتب یاد بگیریم به اسم و رسم تو میشناسیم؛
که ما ازدانش آموختگان مکتب مهدویت تو هستیم...
۴- سرکار خانم بیتا سادات مهدوی از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
به عشق صاحب الزمان
دل نوشته
دنیا منتظر قدومت است ای مرد
ای بزرگ
ای سرچشمه محبت بیکران در هنگامه ظلمت
ای یاور همه دلدا گان امامت
میخواهم تو را ببینم. آرزوی بزرگی است میدانم. میخواهم یک سرزنش از نگاه تو باشم یا یک لبخند از بهشت تو...
چه روزها که منتظر طوفان نوح بودهام. منتظر زلزلهای که بیاید و ویرانم کند. منتظر بارانی که مرا بشوید، جاری کند. رود کند.
چه شبها که در دیوان حافظ به دنبال کسی میگردم که مرا تا دروازههای قیامت ببرد.
منتظرم کسی بیاید که قلبش زادگاه همه گلها باشد.
روی پلکهایم غبار نشسته، دستهایم پر از نبودن است. پاهایم مثل صخره سخت شده، مه تمام تنم را گرفته.
آه که چقدر تاریکم. دفترم سیاه، کلماتم سیاه، نگاهم سیاه...
میترسم، میترسم دنیا به پایان بیاید و من حتی در گوشه چشم تو جایی نداشته باشم. میترسم این کلمات ابرآلود نتوانند شوق مرا به تو منتقل کنند.
میخواهم تو را ببینم. اگرچه مثل خلا تهیام، مثل کوه مغرورم، مثل طوفان سرکش و کورم اما هر که و هرچه هستم تو را دوست دارم و هر جمعه پنجرهها را به شوق دیدن تو باز میکنم. هر جمعه سراغ تو را از جاده ها می گیرم.
پیش از آن که لحظه ها خاکستر شوند. پیش از آن که همه جاده های زمین به انتها برسند. پیش از آن که همه دریاها ابر شوند باید برخیزم و پلکهایم را شانه کنم.
می دانم که می آیی. در بیطاقتترین جمعه سال، با شمشیری که بوی ذوالفقار میدهد و عبایی که شبیه تنهایی پیامبر است. باید برخیزم. باید برخیزم و خودم را از سیاهیها بتکانم. باید دلم را در جوی کوچکی بشویم.
منتظرت هستم همیشه
مهدی جان
۵- سرکار خانم فرشته بساقی :
دلنوشته ایشان:
امام زمانم
قلم را در دست گرفتن و از خون واژه های ملکوتی زمانه سخن گفتن؛در فراق یاران، سخت و دشوار است ذی نفوسانِ مطمئنه ای که ندای اِرجِعی... را شنیدند و رَخت سفر بربستند و به دیار لایتناهی کوچیدند، آری به راستی آنان هم چشم انتظارتان بودند
امام آشنایم من دوست ندارم با کلمات بازی کنم تا با تو راز دل بگویم بلکه آنچه گفتنیِ دلم است خود بر زبانم جاری می شود! آخر این قلم نیست که بر دلم حکم فرماست بلکه این دلم است که بر قلم حکم می راند تا اندکی با تو درد خود درمیان گذارد!
خدای را سپاس می گویم که برای من این درب را گشوده است تا برای تو بگویم که من نیز دردمندم! دردمند نبودن تو! دردمند نشنیدن صدای تو! دردمند ندیدن روی زیبای تو! دردمند نیامدن تو! دردمند صاحب زمانی تو اما غائب از نظر بودن تو! دردمند نگاه دلربای تو! دردمند غریب خواندن تو!آقاجان میدانم که میدانی چشمانم چقدر مشتاق است، مشتاق دیدار، مشتاق دیدار آن خورشید عالمتاب.میدانم که میشنوی،ناله هایم را،ناله هایی که ازغم هجران یار همچون شراره های اتش ازدل سوخته ام زبانه می کشد.
میدانم که نگرانیهایم را حس میکنی،وقتی هر جمعه غروب میشود وداغ دیدن شما،تار سپس دیگری برتارهای سپید جمعه های پرحسرت اضافه میکند.
آقای عزیزترازجان،می ترسم ،ازگذشت ایام،از نزدیکتر شدن به مرگ، ازاینکه هر روز پیرتر از روز قبل میشوم وازفرصت مانده اندک.
نگرانم که پیمانه عمر به سرآید وحسرت دیدار همچنان باقی بماند.
ای طاووس طاها کرم کرده ،رخ از پرده ی حجاب به دراور تا این گم گشته درتاریکیهای غفلت راه را از چاه شناخته وغافل از این دنیا سفر ابدیش را آغاز ننماید.
ای کریم از خاندان کرامت دستهای پراز نیازم را به سویت دراز کرده ام ،که دراین دستها آرامش را جستجو میکنم ،مرا دریاب که لبریزم ازنیاز
فرشته بساقی
۶- جناب آقای مهدی جمشیدی از شیراز:
دلنوشته ایشان:
مولای خوبم ...
یا صاحب الزمان عج...
سالهاست مهمترین قطعه ی جورچین زندگیمان گم شده است. مثل همه می خوریم، مثل همه می خوابیم، در نهایت هم میمیریم، باز هم مثل همه و یادی هم از آن قطعه ی گمشده نمیکنیم. اگر خوب نگاه کنیم وجودمان را دردی مقدس فراگرفته است.
همه ی ما درد داریم و آنقدر سرمان را گرم میکنیم تا این درد از یادمان برود.
⁉️ کدامین درد، سختتر از نبودِ امام است؟! حواسمان نیست به نبودنتان یا آنقدر برایمان عادی شده که تنها هنرمان لقلقه ی دعا برای ظهور به روی لبهایمان است!!
دردی استخوانسوز است غیبت، اما چه کنیم که انسان است و فراموشکاریهایش!
در روز تجدید بیعت، با شما بیعت تازه کردیم تا یادمان نرود در هر لحظهای گمشده ی زندگیمان را از یاد نبریم و یادمان باشد که شما چشم انتظار مایی.
اللهم عجل لولیک الفرج...
۷- سرکار خانم سمانه اثنی عشری ازخراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
آقاجان سلام علیکم. 🌸
قبل از هرچیزی اول می خوام ازتون تشکر کنم. از صمیم قلب بی نهایت سپاسگزارم بابت تمام الطاف و توجهاتتون و محبتهاتون. مخصوصا امسال از ماه مبارک رمضان تا الان که ماه ربیع الاول است خیلی خیلی نعم فراوان نصیبم فرمودید از جمله محفل قرآنی و جلسات مذهبی دعای ندبه، دعای افتتاح، روضه ها تا محرم
در ماه محرم و صفر الحمدلله خیلی عنایت فرمودید و اجازه عزاداری فرمودید و در اوایل ربیع الاول سفر به عتبات عالیات رو برامون امضاء فرمودید. چجوری شکر این همه نعم را بجا آورم
وحقیقتا از ادای شکر این همه لطفتان عاجز و ناتوانم🥺
الحمدلله رب العالمین
و اکنون که با شما صحبت می کنم در حرم جد بزرگوارتان حضرت علی علیه السلام هستم.
از امام علی علیه السلام درخواست کردم تا ما هم جز شیعیان واقعیتون قرار بگیریم. 🥺
آقاجان یاصاحب الزمان(ارواحنافداک) در حرم حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) از عمو گرامی تان درخواست کردم که ادب و معرفت و وفا و عرض ارادت شان به ساحت امام زمانشان (امام حسین علیه السلام)را داشتن به این کمترین و همه محبان اهل بیت علیهم السلام روزی بفرمایند تا بتوانم بهترین خدمت و عرض ادب و ارادت به ساحت مقدستون داشته باشم
از امام حسین علیه السلام درخواست کردم ما رو تحت تربیت خودشون قرار بدهند تا ما هم مثل 72 تن یار باوفاشون برای شما امام مهربونم یار باشیم و شما رو یاری کنیم
و همه این درخواستها رو در راستای تعجیل فرج مبارک شما خواستارم.
آقاجون امام مهدی جان(ارواحنافداک) ،من ، شما رو خیلی خیلی دوست دارم و از خدا می خوام توفیق حشر و نشر باادب و با معرفت در خور شان خودتون بطور ابدی روزیم کنه.
آقای کریم، از خدا می خوام همونی بشم که شما دوست دارید و لحظه و کمتر از لحظه ای شما رو ناراحت و غمگین نکنم!
آقاجونم خواهش می کنم کمکم کنید! شما امام و صاحب و مولای مایید. شما خیلی بزرگوار و کریمیید. بقدری مقام شما بلند و والاست که ادب ورزی و خدمت به ساحت مقدستون خیلی حساس و پر نکته است و فقط با نگاه شماست که ما رو قادر می کنه تا اون ادب ورزی کامل رو خدمت شما داشته باشیم.
آقای خوبم از خدا می خوام شما رو به ما برگردونه 🥺
آقاجونم اجازه حشر و نشر و معیت ابدی با شما رو در نهایت ادب و معرفت کامل عاجزانه ازتون خواستارم
آقاجونم زیر قبه حرم امام حسین علیه السلام که دعا مستجابه اولین دعام محقق شدن ظهور شما امام خوبم بود و ذکر لبم دایم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر بود🥺
آقای خوب و مهربانم خیلی دوستون دارم و الهی که خودم و خانواده ام و اهل و نسلم فدای شما شویم.
قربونتون بشم.التماس دعا
بامید دیدار روی ماهتان😍🥺😘
یاعلی.(علیه السلام)
۸- سرکار خانم مهدیه جعفری از قم:
دلنوشته ایشان:
دلنوشته ای تقدیم امام عصر و زمان
با نام خدای عشق و ایمان قلم خود را به نام متبرکت مزین میکنم
آقا جان دوباره ماه شعبان از راه رسیده و دلم هوای جمکرانت کرده و دلم خوشحال از اینکه مولایی مثل شما دارد و شرمسار از اینکه مولای ما غریب است.
وای به روزی که به نبودنت عادت کنم و صبح و شام بی یاد وجودت سر به بالین غفلت گذارم. کاش حسرت های زندگی فقط از فراق تو باشد و دل ها از دوری تو بسوزند ولی همه خود را سرگرم این زندگی زودگذر کرده ایم. به نسیم صبحگاهی گفته ام که گل بوسه های وجودم را به سیمای دلربایت برساند و هرشب به امید بیداری با ندای آسمانی که ای عاشقان مولایمان آن یار دلسوزمان مهدی زهرا آمده به خواب می روم و آرزوی چنین روزی را دارم.
آقاجان ای حجت خدا یا مهدی! تا شنیدن فریاد انتقام خواهی شما برای جدتان امام حسین چشم به راهتان هستم ای منجی عالم...
۹- جناب آقای مجید کرمی از البرز-کرج:
دلنوشته ایشان:
سلام حضرت دلبر سلام قرص قمر
زمین که لطف ندارد از آسمان چه خبر...
مهدی(ع)جان مردمانی از اهالی قبیله ی انتظار با شوق به آمدنت دست بر دعا برداشته اند
چشمان این قبیله خیس از اشک شوق دیدار شماست
کاش این جمعه ها به ضیافت حضور بپیوندد و قدم هایتان را بوسه گاه چشم هایمان کنیم
به راستی که چه زیبا بود حرف دل زائران پیاده روی زیارت اربعین جد غریبتان حضرت حسین(علیه السلام)
اهالی این قبیله تسبیح زنان زمزمه می کردند که ای مولی جان
تک تک قدم هایمان را نذر آمدنت می کنیم...
نحن منتظرون
دلنوشته حقیر
مجید کرمی✍️
بعد از زیارت اربعین حضرت حسین(علیه السلام )
۱۰- سرکار خانم سمانه کمالی از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
ازخداوند متعال خواهانم که در ظهور آقا امام زمانم تعجیل کند.
من در روز تولد ایشان تمام تلاشم را برای برگزاری بهتر مراسمات این روز انجام میدهم .کارهایی که ایشان دوست دارم سعی میکنم انجام دهم مثل رعایت حفظ حجاب به عنوان یک بانوی مسلمان ،پوشاندن خود از نا محرم و....امیدوارم امامم زود بیایی ودنیا را پر از عدل ودادکنی.
۱۱- سرکار خانم طیبه پشام از خوزستان - اهواز:
دلنوشته ایشان:
از کودکی آموختیم که بگوییم «اللهم عجل لولیک الفرج»، اما چرا نفهمیدیم که اگر در طلب لیلی به اندازهی طلب جرعهای آب برای رفع تشنگی حقیقی حرکتکرده بودیم، یقیناً تا امروز فرج حاصل شده بود و مجنون به وصال لیلا رسیده بود.
🔹و اکنون منِ مجنون به دنبال لیلای هستی در این اندیشهام »که چه شده ما را که با این همه ادعا در غفلت غرق شدهایم؟ بارِ کدامین گناه این همه ما را در خود فرو برده که حتی هر شب برای چند دقیقه هم که شده حال خود را به شما عرضه نمیکنیم ؟ اگرچه به ما رسیده است که حضرتش چون جد بزرگوارشان به حال شیعیان آگاهتر از خودشان هستند و در حقشان دعا میکنند. مولای من این بار خجالت میکشم بگویم «عجل لولیک الفرج» چرا که خود را آلودهتر و تهیتر از همیشه یافتم، وقتی حتی سراسر وجودم را خالی از اطاعت نائبت یافتم، چه رسد به این که خالیتر از هیچ، که اگر جز این بود امشب دست ارادت بهسینهی ادب در محضرتان حاضر بودیم.» اگر او را لبیک گفته بودم به یقین امروز اینک این چنین در کارِ خود و دنیایم نمانده بودم. آری! یقین دارم که اطاعت از ولی فقیه زمینهساز ظهور توست و من به اندازهی کوتاهی و نافرمانی در تأخیر ظهورت مقصرم. پس چگونه از خود ننالم که هرچه کردم، خود کردم. اکنون دیری است نائبت، ندای «أین عمار» سر داده و من؟!
🔹آقای من، مهدی جان! پدری کن که قافلهای از عشاق مجنون به آسمان راه یافتند. لیلای من تو خود آگاهی و میبینی چون منی که طلب شهادت ذکر لبانم گشته است، چون آنان سبکبال نگشتم، چرا که به قول حاج قاسم شهید اگر طالب شهادتیم باید شهادت را زیست کنیم و من تا کنون این چنین نزیستهام.
«آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشهی چشمی به ما کنند»
بسم الله الرحمن الرحیم
برگزیدگان مسابقه دلونشته« پیامبر صل الله علیه و آله وسلم »به شرح ذیل اعلام میگردد:
🥇برگزیده اول سرکار خانم زهرا زرگران از اصفهان:
دلنوشته ایشان:
به نام خالق حمد ومحمد
سلام براحمد،درکلام عیسی، گل سرسبدعالم ،بهانه خلقت،
صاحب مقام محمود نزد خالق،برترین پیامبران حضرت محمد(صلوات ال علیه وآله).
در گوشه ای از حیاط مسجدالنبی نشسته وباچشمانی بارانی ؛ به گنبد خضرا نگاه می کنم.
گوهری زیبا که در زیر آبی آسمان چون نگینی می درخشد.
اشک شوق، درخشش آن را در چشمانم چند برابر می کند.
آقاجان ایکاش ،الان اینجا بودید ومن خاک قدمتان را سرمه دیده می کردم.
دیدن روی همچون ماهتان ،با آن سیمای روحانی حسرتی بوده و هست بردل ما، عاشقان دیدارتان.
نمی دانم چرا سعادت نداشتم،هنگامی در این دنیا باشم که زمین از قدم برداشتن شما برخود ،به عالم مباهات می کرد.
اگر در آن زمان بودم،لحظه ای دیدنتان ،برای من از تمام گنج های دنیا پرارزش تربود و دیگر آرزوی بردلم نمی ماند.
افسوس وهزاران بارحسرت ،که بافاصله ای بسیار دور ، به این دنیا آمدم.
ولی اکنون ،خدارا شاکرم.برای این توفیق که به من عطا کرده تا به مدینه ،شهر مفتخر به وجود شما سفرکنم.
لحظه ای چشمانش رابستم ودر عالم خیال خود را در آن زمان تصورمی کنم.
عطر وجودتان ،به من آرامش می دهد.
چقدر مهربان وبا وقار ازکوچه های مدینه عبور می کنید.
دراین مسجد نماز ،این هدیه ی معنوی به همه ی مسلمانان رامی خوانید.
ویا با فرشته وحی هم کلام می شویدو
به مردم فرمان جهاد میدهید.
می دانم که اگر الان وجود مقدستان در اینجا حاضربود،حکم جهاد برعلیه رژیم غاصب اسرائیل را می دادیدو
موجب نجات مردم مظلوم فلسطین می شدید.
ملتی که درجلوی چشم دنیا،بی رحمانه،مورد ستم قرار می گیرند.
آقاجان،بانفس قدسی خود ازخدابخواهید باظهور فرزند برومندتان،منجی عالم بشریت،وجود منحوس وشوم این غاصبان ازصفحه روزگار محو شود.
دیگر ظالمی وجود نداشته باشد ولذت عدالت علوی کام همه را شیرین کند.
«آمین یا رب العالمین»
برنده ۱,۲۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
🥈برگزیده دوم سرکارخانم رقیه باقری قلعه سری از مازندران :
دلنوشته ایشان:
سلام تو را با بوی عطر، با مهربانی ،با خوش اخلاقی، تو را با لبخند شادی ها شناختیم. سایه بان حمایت و رحمت و مودت و مهربانی تورا هیچ کس کم نیاورد ، تو آمده بودی حتی سلام کردن را به کبوتران بیاموزی ، بیشتر از باران برای تشنگی های کلام خدا حقیقت داشتی ، گره گشای بندگان خلق خدا بودی . از شما میخواهم از خداوند بخواهی، هرچه سریعتر ظهور آقا امام زمان را برسانی و اسرائیل رانابود بکنی تا حق مظلومان بی گناه فلسطین ادا شود . اللهم عجل لولیک الفرج
برنده ۱,۰۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد
🥉 برگزیده سوم جناب آقای مهدی جمشیدی از شیراز:
دلنوشته ایشان:
سلام بر حضرت خاتم الانبیاء...
سلام بر حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله
سلام و هزاران درود بر مهربان ترین و دلسوزترین پیامبر خدا
آری سند کلامم آیهای از قرآن کریم است:«لعلک باخع نفسک»
شما پدر این امت هستید و جز پدر چه کسی میتواند اینگونه شمع وجودش را با سوختن برای هدایت امتش آب کند؟
چه کسی میتواند خون دلها بخورد و متحمل انواع رنجها شود تا جایی که خاکستر تنور بر سر مبارکش بریزند اما باز دست از رسالت خود بر ندارد؟
آری شما رحمةللعالمین هستید.
مولا علی ع و حضرت زهرا س که نسل پاکشان چراغ هدایت تا ابد است، چون شما صبر؛ ایثار؛ خویشتن داری؛شفقت، رأفت و ... را به ما آموختند و این است کلهم نور واحد تا آخرین ذخیره الهی منجی موعود مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه الشریف.
برنده ۸۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
دلنوشته های داوری شده به شرح ذیل می باشد :
۱- جناب آقای محمدرضا قربانیان از اصفهان :
دلنوشته ایشان:
یا رسول الله! کار از شکوه و شکایت گذشته است! مطمئنیم که نظاره گری!
نظاره گر خون آشامانی که بنام شما سم شهادت بکامتان ریختند و …؛ و اکنون دنبالههای آنان نه به هیچ کس رحم دارند و نه مروت!
هم آنان که سربریدن انسانها برای بچه هایشان بازیست کودکانه!
آقای ما! در این غروب تمام خصلتهای ستوده شده ما را بخودمان وامگذار و این خونخوار انسان نماهایی که نام دین شما را بسخره گرفتند و زحمات و مرارتهای شما را بدنیا فروشی هدر دادندای رسول مهربانی و عطوفت!
فرزندان ایرانی شما دست بر قبضهی شمشیر و بغض در گلو منتظر شهادتند! بر ایشان رحم مکن و دست انتقامت را از پردهی انتقام برون آر، تشنهی خونشان شده ایم …. ولی هنوز صبوریم و منتظر….
ایام به کام،ای درخت نبوت، طوبای صداقت! شاخه هایت پر بار که امروز گل کردهای به وجود زیباترین مولود هستی؛ مولود حرم، مولود آستانه عفت و ایمان! میخوانمت به نام تمام زیبایی ها
یا نبی اللّه (ص)! مگر میتوان بر سنت شریف تو بوسه نزد؛ حال آنکه پاسخگوی تمام نیازهای روز است؟! این درست که تو را نشناخته ایم، اما همه هستی ما از احترام به نامت میگوید که بیت بیت، قصیده های روشن در دلها میکاری و نور میپاشی در چشمهای خاک.
هر کجا آمد رسولی هر زمان
مُهر تأییدش محمّد (ص) بر زبان
تا نشان از احمد اُمّی نداد.
بی گمان خالق به او سری نداد
نام احمد رمـزِ وحیِ سرمد است
بر رسالتها گواهی احمد است
۲- جناب آقای محمد ابراهیم کرمی از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقا جان ممنونتم که امسال اجازه مشرف شدن به حرم نوه گرامیتان را به بنده دادین آقا جان یک خواهش کوچک دارم با اینکه در شأن خواهش از شما نیستم اما آقا جان یک وساطتی کنید که پروردگار اذن دعا به دختر گرامیتان بدهند برای ظهور مبارک فرزندتان آقا جان ممنونتم که اجازه این که چند لحظه در خدمت شما باشم رو بهم دادیم
۳- سرکار خانم سمانه اثنی عشری از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدایهم وانصر شیعتهم
سلام علیک آقاجان. سلام علیک یا نبی الله. سلام علیک یا رسول الله.
آقا یا نبی الله، چقدر این ذکر شریف صلوات رو دوست دارم. اصلا هر وقت دلم واستون تنگ میشه با این ذکر، به رو زخم دلم مرهم میزارم! 🥺
بله زخم! زخم فراق و دوری! اینکه از شما دور هستیم و شما رو نمی بینیم بزرگترین درد و مشکل و زخم زندگی ام است!
آقاجان یا نبی الله امان از اون زمانیکه حضرت عزرائیل و چه با ادب اجازه گرفتن و تشریف آوردن خدمت شما جهت پرواز دادن روح شما!
و وا اسفا بر ما! 😭 واقعا باید گفت امان از دل حضرت زهرا(سلام الله علیها) که چه ها گذشت بر ایشان در آن زمان😭
هر چند به خانم سلام الله علیها خیلی خیلی سخت گذشت ولی باز هم خوشبحالشون که امام زمانشون رو می دیدند!
آقاجان یا نبی الله متاسفانه این کمترین هیچوقت توفیق دیدار شما پیامبر اعظم،خاتم الانبیا، اسوه مکارم اخلاق، رو پیدا نکردم ولی خیلی از خداوند متعال ممنون و سپاسگزارم که این لطف عظیم رو به بنده داشت و مرا عضو امت شما قرار داد الحمدلله😍
آقاجان یا نبی الله ما چگونه فراق و دوری شما را تحمل کنیم!
افسوس و هزاران افسوس که از چنین پیامبر مهربان و کریم چون شمای نازنین و بزرگوار محروم هستیم! و چه زیبا گفته شده در دعای افتتاح اللهم انا نشکوا فقد نبینا. خدایا از دوری و فراق نبی اکرم به تو شکایت داریم😭
چه زندگی زیبایی بود اگر شما در زندگی های ما حضور می داشتید!
خانم حضرت زهرا سلام الله علیها از صمیم قلب به شما تسلیت میگم شهادت جانسوز پدر بزرگوارتون که حقیقتا دوری و فراق از ایشان بی نهایت سخت و جانگداز است ولی خانم خوشا بحال شما که این فراق برای شما کوتاه بود و بدا بحال ما که چون شما وجود نورانی رو هم از دست دادیم! 😭
خانم جان درسته فراق پدر بزرگوارتان داغ بسیار سنگین و سوزناکی بود ولی خوشابحالتان که در معیت امام زمانتان بودید و جانم به فدای شما که چه زیبا و جانانه امام زمانداری کردید.
آقاجان یا نبی الله دخترتان که تربیت شده شما هستند چه فداکارانه و خالصانه امام زمانداری کردن!
خواهش می کنم ما رو هم یاری کنید مثل دختر گرانقدر و گرامیتان خوب امام زمانداری کنیم
آقاجان یا نبی الله از شما بی نهایت ممنون و سپاسگزارم که دو هدیه و امانت گرانقدر برای ما گذاشتید قرآن و عترت پاکتان علیهم السلام
برای ما دعا کنید امانتداران خوبی باشیم.
الان که در غیبت مولای مهربان و غریب و فرید و وحید و طرید، فرزند نازنین شما مولاناالمهدی ارواحنافداه قرار گرفته ایم. دعایمان کنید که خوب امام زمان داری کنیم و حق ایشان را بنحو احسن و اکمل و اجمل ادا کنیم🥺
آقا یا نبی الله شما به ما نظری کنید تا مانع فرج نباشیم! و طهارتی ثابت و ابدی به ما عنایت فرمایید تا باعث ادخال سرور و خوشحالی قلب نازنین مولاناالمهدی ارواحنافداه شود.
و در آخر از شما مجدانه و مصرانه تقاضا دارم خودم و اهل و خانواده ام و نسلم و دوستانم فدایی خالص مولاناالمهدی ارواحنافداه شویم. ان شاءالله 🥺❤️🌸🌸🌸
۴- جناب آقای مجتبی اثنی عشری از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقا یا رسول الله،
صلوات الله علیک
آقا این مائیم امت شما
اینک مانده ایم بدون شما
در میان انواع و اقسام دشمنان شما، در حالی که میوه دل تان، امام زمان مان ارواحنافداه هم ظاهر نیستند،
چه کنیم آقا؟
شما را به خدا امت خودتان را دریابید،
میوه دل تان را برسانید.
سلام آقا..
۵- سرکار خانم زهراحسن نو از اصفهان:
دلنوشته ایشان:
از بیمهریها به رسولِ مهر و عاطفه…💔
از جنایت و خشونت و نامهربانی به اسمِ پیامبرِ مهربانیها..💔
از تفرقهی امت پیامبرِ حافظِ وحدت…💔
از بیاخلاقیها نسبت به آن خلق عظیم…💔
دل است دیگر…
خیلی چیزها از خدا میخواهد!!!
ولی همهاش شاید خلاصه بشود در:
عشقمحمدوآلمحمد در دنیا
و دستگیریشان در آخرت
۶- سرکار خانم صاحبه فدوی از سمنان:
دلنوشته ایشان:
تو را با بوی عطر، با مهربانی، تو را با لبخند شراکت شادی ها شناختیم. سایه بان حمایت تو را هرگز هیچ خسته ای کم نیاورد و در انزوای غربت هیچ تنهایی، پس از بردن نام تو بی نصیب از شوق نماند. تو آمده بودی تا سلام کردن را حتی به کبوتران بیاموزی. بیشتر از باران برای تشنگی ها حقیقت داشتی
۷- سرکار خانم محدثه بابایی مقدم از قم:
دلنوشته ایشان:
یا رسول الله!
کار از شکوه و شکایت گذشته است!
مطمئنیم که نظاره گری!
نظاره گر خون آشامانی که بنام شما سم شهادت بکامتان ریختند و ….!
و اکنون دنباله های آنان نه به هیچ کس رحم دارند و نه مروت!
هم آنان که سربریدن انسان ها برای بچه هایشان بازیست کودکانه!
آقای ما
در این غروب تمام خصلت های ستوده شده
ما را بخودمان وامگذار
و این خونخوار انسان نماهایی که نام دین شما را بسخره گرفتند
و زحمات و مرارت های شما را بدنیا فروشی هدر دادند
ای رسول مهربانی و عطوفت
فرزندان ایرانی شما دست بر قبضه ی شمشیر و بغض در گلو منتظر شهادتند
بر ایشان رحم مکن و دست انتقامت را از پرده ی انتقام برون آر
تشنه ی خونشان شده ایم ….ولی هنوز صبوریم و منتظر…..(۲۸ صفر۱۴۳۶)
۸- سرکار خانم کوثر خوبخواه از بوشهر:
دلنوشته ایشان:
ظهور آقا صاحب الزمان، سلامتی تمام بیماران، خوشنودی همه ی مسلمانان همچنین مردم مظلوم فلسطین
از تو میخوام اگر سعادت زیارت
کربلا، مکه و مدینه را در دنیا نداشتم از خداوند بزرگ در خواست کنی که برای ما مشتاقان حج نرفته سرزمینی مشابه حجاز را خلق فرماید تا داغ این زیارت به دلمان نماند.
۹- جناب آقای رضامرزبان :
دلنوشته ایشان:
یا رسول الله!
کار از شکوه و شکایت گذشته است!
مطمئنیم که نظاره گری!
نظاره گر خون آشامانی که بنام شما سم شهادت بکامتان ریختند و ….!
و اکنون دنباله های آنان نه به هیچ کس رحم دارند و نه مروت!
هم آنان که سربریدن انسان ها برای بچه هایشان بازیست کودکانه!
آقای ما
در این غروب تمام خصلت های ستوده شده
ما را بخودمان وامگذار
و این خونخوار انسان نماهایی که نام دین شما را بسخره گرفتند
و زحمات و مرارت های شما را بدنیا فروشی هدر دادند
ای رسول مهربانی و عطوفت
فرزندان ایرانی شما دست بر قبضه ی شمشیر و بغض در گلو منتظر شهادتند
بر ایشان رحم مکن و دست انتقامت را از پرده ی انتقام برون آر
تشنه ی خونشان شده ایم … . ولی هنوز صبوریم و منتظر… .
۱۰- سرکار خانم طیبه پشام از خوزستان:
دلنوشته ایشان:
ای محمد، با ما سخن بگو!
■ به تو #جهانامروز بیش از #عصرجاهلیت حجاز، نیازمند است!
اگر آن زمان# همه را به اسلام فراخواندی؛
اینبار بیا و بگو کی مسلمانت #نیست!
■ آن #داعشی خونخوار که دختران ایزدی را به نام دین تو، به رقیت می برد؟
یا آن طالبانی که به اسم اسلامت، #زنان را از تحصیل منع می کند؟
بیا به حرمت دایه ات #حلیمه! و نگذار باز زنده بگو کردن دختران، باب شود!
■ این بار بیا بجای #بت ها، #تابوهای نادرست را درمیان ما بشکن! که حجابی است اکبر برای شناختن دین ناب تو!
■ چه مدعیانی که با #نامت آمدند
اما تنها چیزی که #نداشتند،شباهت به تو بود.
■ ای محمد، تو را به جان مادرت #آمنه سوگند، که یک بار دیگر از بلندای کوه غیب، به شهرهای پر از #بلاهت ما سرازیر شو.
این بار ما را نه از #بتپرستی، که از #خودپرستی برهان!
✍طیبه پشام
۱۱- جناب آقای حسن صادقی مساوات از قم:
دلنوشته ایشان:
پیغمبر خوب ما
نور خدا محمّد
چراغ راه مردم
رهبر ما محمّد
ما کودکان همیشه
گوییم یا محمّد
از روحانی مدرسه مان ممنونم که همیشه از شما میگوید
که شما کودکان را دوست داشتی، دست نوازش بر سرشان میکشی، زودتر از همه سلام میدادی حتی به کودکان، با نوه هایت امام حسن و امام حسین خیلی بازی میکردی
امام جماعت مان میگفت در نماز وقتی که نوه هایت از کولت بالا میرفتند آن ها را دعوا نمیکردی و تا پایین نمی آمدند نماز را ادامه نمیدادی
چقدر خوبی پدر مهربانم
ای کاش همه پدران اینگونه بودند
دوستت دارم
بسم الله الرحمن الرحیم
برگزیدگان مسابقه دلونشته« امام حسن مجتبی علیه السلام »به شرح ذیل اعلام میگردد:
🥇برگزیده اول جناب آقای ابوالفضل حسن زاده از اصفهان- مشکات:
دلنوشته ایشان:
نام "حسن" به معنای زیبایی و نیکویی است و انتخاب آن برای فرزندمان بیانگر آرزوها و امیدهای عمیق است.
وقتی نام حسن را برگزیدیم، به یاد داشتیم که این نام نه تنها به زیبایی ظاهری بلکه به زیبایی باطنی و اخلاقی نیز اشاره دارد. ما با این انتخاب، میخواهیم فرزندمان در زندگیاش نیکو، مهربان و با اخلاق باشد.
احساس ما نسبت به این نام شامل عشق و امید اسا. ما به عنوان والدین، آرزو داریم که فرزندمان در جهان با قلبی بزرگ و روحی زیبا زندگی کند. این نام میتواند نمادی از محبت، صداقت و نیکی باشد که ما در زندگیمان به دنبال آن هستید.
برنده ۸۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
🥈برگزیده دوم سرکارخانم فاطمه بهرامی مهر از خوزستان-دزفول:
دلنوشته ایشان:
اگر خودم یا یکی از عزیزانم نام "حسن" داشتیم، احساسی زیبا و خاص از تعلق خاطر و ارادت به امام حسن مجتبی علیه السلام داشتم. 😊
این اسم یادآور شخصیت والای ایشان، سیره حسنه و حُسن خلق ایشان است. اگر همنام بودیم، احساس میکردم که مسئولیت بیشتری در پیروی از آموزههای آن حضرت و تلاش برای اخلاق نیکو داریم. 🌹
علاوه بر این، این نام میتواند نشانهای از خوشبختی و برکت باشد و محبت بیشتری بین ما و محبتهای ایشان برقرار کند. ❤️✨
برنده ۷۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد
🥉 برگزیده سوم سرکار خانم آمنه چگینی از قزوین-محمدیه:
دلنوشته ایشان:
با سلام و خسته نباشید .....
اسم خواهر زاده ام مجتبی ست ....
حس درونی منب امام حسن (علیه السلام )یه حس غریبانه است حسی که در تنهایی هام یا وقتی در جمعی هستم ولی احساس بیکسی میکنم یاد امام حسن (علیه السلام )میفتم ...چون قربون امام حسن(علیه السلام ) برم تو خونه خودش خیلی غریب بود (بخاطر اینکه زنش به شهادت رسوندش)....الهی که هیچ کس اینطوری نباشه .خیلی حرفه انسانی تو خانواده خودش غریب باشه.....درسته ی جایی ما میگم امام حسین (علیه السلام )در کربلا با چه مصیبتهایی که دشمن سرشون آورد برای امام حسین(علیه السلام ) میسوزیم ...ولی یاد امام حسن (علیه السلام )که تو خانوادش هم غریب بود خیلی آدم رو میسوزنه ...از امام حسن (علیه السلام )میخوام از خدای بزرگ بخواد کسی تو خانواده خودش غریب نباشه
برنده ۶۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
دلنوشته های داوری شده به شرح ذیل می باشد :
۱- سرکار خانم فائزه امیری از اصفهان- اصفهان :
دلنوشته ایشان:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
نام حسن(علیه السلام ) برازنده ی گوهریست که زاده بی بی دوعالم (سلام الله علیها ) و امیرالمومنین(علیه السلام ) باشد. در میان ما بزرگواری نبود نامش حسن باشد. باخود حضرتشان(علیه السلام ) احساس میگویم. یا امام حسن (علیه السلام ) انقدری کریمی که بگذار بنامت عشق بکنیم. بگذار تا به رسم پدربزرگها کنارت ارامش برسم. حسن(علیه السلام ) جان، پسری بزرگواری هستید که زمین خوردن مادر(سلام الله علیها) را دیدید😭😭😭، بس شفاعت کنید تا منِ مادر در برابر چشمان پسرم زمین زده ی شیطان نشوم.
۲- جناب آقای محمدحسین ترکمان از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا صالح المهدی عجل الله تعالی فرجه
دوس من احساس مسئولیت شدیدی در قبال نام خود دارد؛ زیرای می گویند اگر ادب به شکل یک انسان دراید می شود امام حسن مجتبی علیه السلام و این خودش مسئولیت شدیدی بر گردن او می اندازد.
و علت دیگر این بار کرامت این امام است.
او وظیفه خود می داند که تا جایی که می تواند پیرو صفات امامش باشد.
۳- سرکار خانم طاهره طاهری آرانی از اصفهان - آران و بیدگل:
دلنوشته ایشان:
سلام
اسم خواهر زادم مجتبی هست و به نوعی من در انتخاب این نام سهیم بودم چون یکی دوروز قبل
از تولد امام حسن (علیه السلام ) به دنیا اومدن و دادششون اسمش حسن آقا بود بابای مجتبی زمانی که داشتیم از بیمارستان میاوردیمش منزل تو ماشین به خواهرم گفتند چی اسمش بزاریم .من گفتم تولد امام حسن هست مجتبی بزارین و این اسم براش انتخاب شد.
الان آقا مجتبی درس طلبگی می خونه و عشق عجیبی به ائمه و بخصوص امام حسن و حصرت علی داره .این را هم بگم که در شهر ما هر محله به نام یکی از ائمه هیئت داره .هیئت محله آقا مجتبی هم به نام امام حسن هست.ان شاءالله آقا مجتبی از سربازان امام زمان باشه
۴- سرکار خانم زهرا احمدی مشکانی از اصفهان - مشکات:
دلنوشته ایشان:
انتخاب نام "حسن" برای فرزندم نه تنها یک انتخاب زیباست، بلکه یک پیوند عاطفی عمیق نیز با خود به همراه دارد. هر بار که این نام را صدا میزنیم، یادآور عشق و محبت است. این نام میتواند به ما یادآور شود که در زندگی باید به دنبال نیکی، مهربانی و عدالت باشیم.
در فرهنگ ما، نام حسن همواره با شخصیتهای بزرگ و نیکوکار گره خورده است. به همین دلیل، ما با انتخاب این نام، به فرزندمان یک میراث معنوی اهدا می کنیم. این میراث به فرزندمان میآموزد که در هر شرایطی میتواند به ارزشهای اخلاقی پایبند باشد و در جامعه نقش مثبتی ایفا کند.
حسن بودن، به معنای زیبا بودن در رفتار و گفتار است. ما امیدواریم که فرزندمان با صداقت و مهربانی در قلب دیگران جا بگیرد و در مسیر زندگیاش، همواره به خوبیها و نیکیها پایبند باشد.
۵- سرکار خانم نادیا معافی از کرمان-کرمان:
دلنوشته ایشان:
سلام علیک
اسم داداشم حسن هست گرچه مانند شما نه ولی مظلومیتی تووجدشان هست ورفتار صادقانه دارن که یاد شما می افتم اما به شجاعت شما نیست آقا حسن (علیه السلام ) قربونتون برم کمک کنید سرافکنده بچه ام نشم شما رو به بخشش وبزرگی میشناسن کمک کنید دست داداش حسن من رو بگیرید که عاقبت بخیر دنیا وآخرت باشه
۶- جناب آقای عباس معافی از کرمان-کرمان:
دلنوشته ایشان:
سلام
اگه فقط یه بار آرزومیکردم که پسر باشم برای این بود که نامم هم نامه عزیز زهرا (سلام الله علیه ها ) وعلی (علیه السلام ) باشد ناز پروده مهربانی وکریم اهل بیت که اگر بود حس تنهاییم رابا اودرمیان میگذاشتم حسن جانم مظهر مهربانی عشق ووفا نامت همچون وجودت مظهر هر کمال وخوبی است هربار میشنوم نامتان را وجودم سرشار از مهر ووفا میشود دوستتان دارم مولای خوبم به خاطر نام عزیزتان وهمه خوبیهایی که در جودتان هست
۷- سرکار خانم زهرادهستانی از یزد-ابرکوه:
دلنوشته ایشان:
من احساس بسیار خوبی نسبت به نام مجتبی که نام پدرم نیز می باشد دارم وپدرم هم واقعا انسان بخشنده ای هستند و تا به این سن چندین بار این بخشندگی شان را از نزدیک دیده ام.امیدوارم امام حسن مجتبی (علیه السلام ) کریم اهل بیت ، دست همه انسانها را بگیرند و مشکلات شان را حل کنند و امید است که انسانی دستش به سوی کسی جز کریم دراز نشود.
۸- سرکار خانم رقیه خسروی از چهارمحال-بختیاری-اردل:
دلنوشته ایشان:
در جود و کرم دست خدا هست حسن مجتبی
دست همه را وقت عطا بست حسن مجتبی
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن (علیه السلام ).
ای میوه دل پیامبر ای بخشنده ترین بخشاننده اموال حسن جان
بی شک سزاوار توست این لقب کریم اهل بیت حسن جان
۹- جناب آقای حسن مهدوی نیا از خراسان رضوی - مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
از اینکه نام نیکویی بنام حسن دارم وملقب به یکی از اسماء امامان معصوم میباشد بسیار خرسندم، حسن یعنی نیک رو یعنی نیکو یعنی جمیل مطمئنن پدر و مادر من با اهل بیت عصمت وطهارت آشنایی داشته اند که چنین نام نیکویی را برایم انتخاب کرده اند از پدرم و مادرم که در قید حیات نیستند به خاطر انتخاب این نام زیبا سپاسگذارم و برای آنها از خداوند متعال آرزوی غفران الهی را دارم.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امام العصر و الزمان ارواحنا فداک
استفاده از ظرفیت جامعه اسلامی برای مشارکت در طرح های فرهنگی با هدف رسیدگی، اجرا و بالابردن سطح فرهنگی جامعه با اولویت مناطق محروم و کم برخوردار، از رسالت های موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس با اجرای طرح «تداول صالحان» است.
دوازدهمین جلسه این طرح در مسجد کرامت، واقع در چهارراه شهدا، با حضور خادمان فرهنگی موسسه در تاریخ ۱۴/۰۸/۱۴ و با هماهنگی حجت الاسلام و المسلمین حق پناه ، امام جماعت محترم مسجد و عموم نمازگزاران برگزار گردید. نماینده موسسه فرهنگی، حجت الاسلام و المسلمین مسلم فقیهی زاده، ضمن توضیح برخی از طرح های در دست اقدام موسسه، به ضرورت حمایت های مردمی از فعالیت های فرهنگی در راستای نشر و ترویج معارف قرآن و عترت علیهم السلام اشاره کردند که با مشارکت مومنانه نمازگزاران و شرکت در طرح های یاری رسانی فرهنگی نیازمندان همراه گردید.
پاداش همراهیشان از دستان پر از مهر امام مهربان، حضرت صاحب الزمان علیه السلام نصیبشان باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
برگزیدگان مسابقه دلونشته«شهداء»به شرح ذیل اعلام میگردد:
🥇برگزیده اول سرکارخانم الهام معقلی ازاصفهان:
دلنوشته ایشان:
ای شهید، تو رفتی، اما حضور تو هنوز زنده است. هر صبح که خورشید طلوع میکند، نور تو بر دلهایمان میتابد. ما از تو یاد گرفتیم که چگونه عشق حقیقی را بشناسیم؛ عشقی که نه در گفتار، بلکه در عمل و فداکاری معنا میشود.
تو درس آزادی و ایستادگی را به ما آموختی. هر گامی که در این سرزمین برمیداریم، با یاد تو برداشته میشود. ما به پشتوانهٔ خون پاکت، ایستادهایم و از آنچه تو برایش جان دادی، پاسداری میکنیم.
برنده ۸۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
🥈برگزیده دوم سرکارخانم سمیه مولایی از همدان :
دلنوشته ایشان:
سخنی با شهید مدافع حرم شهید محمد حسین محمد خانی
سلام.برادر عزیزم از زمانی که با کتاب عمار حلب آشنا شدم دنیای خودرااز نگاه توپی و دانستم که دنیای توآنیست که از جان ،همسروفرزندت گذشتی تا همانند منی در آرامش و آسایش زندگی کنیم.اگر توودوستان شهیدت نبودند مطمئنا من اکنون در حال نوشتن این مطلب نبودم .کاش میتوانستم لحظاتی راکه در سوریه برای دفاع از حرم سیده زینب بودید رادرک میکردم ومثل شما فدایی این راه میشدم .امید دارم مرا شفاعت کنید .
برنده ۷۰۰,۰۰۰ ﷼ وجه نقد
🥉 برگزیده سوم جناب آقای محمد احمدی از اصفهان :
دلنوشته ایشان:
بسم رب الشهدا والصدیقین
شهادت هنر مردان خداست
واژه شهادت مقدس است و شهید یعنی همه چیزش که مهمتر از ان جانش می باشد در راه خدا نثار میکند و اماده بخشیدن همه ی متعلقات خود میشود .شهدا درس ایثار و گذشت و بردباری به ما اموختند و راه درست زندگی کردن را به ما با رفتار و کردار و منش پهلوانی که در وجود انها پرورانیده شده بود و نگاه خداوند به انها هم باعث این هم صفات خوب و نهانیده شده در انان بود را یکجا در محضر ظهور گذاشتند پس ما باید در ابتدا با توکل به خداوند متعال و استمداد از او و به حرمت خون شهیدان و در ادامه راه انها باید از انقلاب و رهبری حمایت کنیم و پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا اسیبی به مملکت ما نرسد و مثل شهدا با قدرت نگاه و دست اجانب را از کل کشور مان کوتاه کنیم و طوری رفتار کنیم دشمنان و ضد انقلاب همیشه از اسم ایران و ایرانی هراس و دلهره داشته باشد و به حرمت خون شهیدان و در ادامه راه انها طوری زندگی کنیم که خون شهیدان پایمال نشود چون تمام امنیت در حال حاضر را مدیون انها هسیم به امید ایران سربلند و سر افراز ان شا اله ...
برنده ۶۰۰,۰۰۰ ریال وجه نقد
دلنوشته های داوری شده به شرح ذیل می باشد :
۱- سرکار خانم معصومه اصلی از گیلان-رشت :
دلنوشته ایشان:
سلام علیکم بخشی از وصیت نامه
شهید گرانقدر مدافع حرم بابک نوری
خیلی من را تحت تاثیر قرار داد و با این شهید بزرگوار عهد بستم که به وصیتش جامه عمل بپوشانم،"به تو حسادت میکنند، تو مکن. تو را تکذیب میکنند، آرام باش. تو را میستایند، فریب مخور. تو را نکوهش میکنند، شکوه مکن. مردم از تو بد میگویند، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک میخوانند، مسرور مباش... آنگاه از ما خواهی بود. حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت (از امام پنجم)"
۲- سرکار خانم الهام افخمی از یزد-اردکان:
دلنوشته ایشان:
قسمتی از وصیت نامه شهید ابراهیم هادی:
خدایا تو را گواه می گیرم که در طول این مدت از شروع انقلاب تاکنون هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را مورد آزمایش و آموزش در مقابل آزمایش ها قرار دهم. امیدوارم این جان ناقابل در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر مستکبرین بپذیری.
۳- سرکار خانم نرجس رضایی از مرکزی-تفرش:
دلنوشته ایشان:
شهید عبدالحسین برونسی
آقای تونی می گوید: شهید برونسی روز قبل از عملیات بدر روحیه عجیبی داشت. مدام اشک می ریخت، علت را که پرسیدم آقای برونسی گفت: دارم از بچه ها خداحافظی می کنم چرا که خوابی دیده ام. سپس افزود: به صورت امانت برای شما نقل می کنم و آن اینکه: در خواب بی بی فاطمه زهرا (سلام الله علیه) را دیدم که فرمود: فلانی! فردا مهمان ما هستی، محل شهادت را هم نشان داد. همین چهار راهی که در منطقه عملیاتی بدر (پد)فرود هلی کوپتر است و به طرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره می رود و من در همین چهار راه باید نماز بخوانم تا وقتی که به سوی خدا پرواز کنم و بالاخره نیز این خواب در همان جا و همان وقتیکه گفته بود، به زیبایی تعبیر شد. و خود سردار شهید، شهادتین را خواند و بدینگونه عاشقی، فرهیخته ، ضتا خدا پر کشید
۴- جناب آقای حمیدرضا کدخدایی از اصفهان-اصفهان:
دلنوشته ایشان:
شهید اکبر آقا بابایی
، ای آسمانیسیر و عاشقِ رهایی، در این دنیای پرهیاهو و سردرگم، دلتنگ آن آرامشی هستم که تو با خود بردی. دلتنگ لحظههایی که با خلوص نیت، برای آرامش ما قدم در میدان نهادی و جان شیرینت را نثار عشق به میهن و معبود کردی.
چه آرام و بیادعا رفتی، گویی از این دنیا و دلبستگیهایش دل کنده بودی. تو با خون پاکت، راهی برای ما گشودی که هر لحظه در آن قدم میزنیم، ولی هنوز هم عظمت راه تو را به درستی نمیفهمیم.
۵- سرکار خانم طاهره فتاح :
دلنوشته ایشان:
ای شهیدان عشق و فداکاری…🌹
ای آنکه در دشتهای سرفراز حق، سرود آزادگی سر دادهاید، دست لطف خود را بر ما بگذارید. ما که در گمراهی زمان، فراموش کردیم ارزش زندگی را، به یاد شماست که بیدار میشویم. شمعهای جانباختهتان در مسیر حق، چراغدلان ما هستند.
بیا و ما را از خاکستر عادتهای سرد بزدایید؛ امید را در دلهای پژمردهمان بکارید. تا بدانیم که چه زیباست عشق ورزیدن و چه ارزشمند است جانفشانی برای آزادگی و سرزمین. در این روزهای سخت، یاد شما همچون نوری فراموشنشدنی در دلهامان میدرخشد.
ای پرچمداران صداقت و جوانمردی، با ردای نورانیتان، ما را به راه راست هدایت کنید و یادگارهایتان را در هر لحظه زندگیمان زنده نگه داریم
۶- سرکار خانم فهیمه عابدینی از تهران-قرچک:
دلنوشته ایشان:
شهید والا مقام ابراهیم هادی
همیشه در زندگی ام دستانم را گرفته ای که زمین نخورم ، با آبرویی که به درگاه خداوند متعال دارید قطعاً این است که ما مردهای متحرک هستیم و شما زندگانی جاودان آنقدر به مادرتان حضرت زهرا ارادت داشتید که راه ایشان را راه خود قرار دادید و تا مرز گمنامی رفتید اما بدانید گاهی گمنامان، مشهورترینها در جهان است
۶- سرکار خانم زهره زارع الوانی از همدان-همدان:
دلنوشته ایشان:
رفتیم قم از دفتر مراجع برای کانون نهج البلاغه کمک بگیریم. گفتم «بریم خونه ی آیت الله حسن زاده آملی.»
سرظهر بود. حاج آقا آمد جلوی در. گفت «شما عقل ندارید دم ظهر در خونه مردم رو میزنید؟»
اخلاق حاج آقا را میشناختم. گفتم «حاج آقا، دانشجو اگه عقل داشت، دانشگاه نمیرفت.»
حاج آقا گفت «پس بفرمایید داخل.»
رفتیم توی اتاق. حاج آقا گفت «آقاجان، دم ظهر سه تا جوون سبیل کلفت در زدن، من پیرمرد ترسیدم، گفتم بفرمایید تو.»
مصطفی به شوخی گفت «حاج آقا، دیدی ترسیدی؟»
حاج آقا با لهجه خاصش گفت «پشه چو پر شد، بزند پیل را.»
گفتم «مصطفی، پشه هم شدی.»
از کانون نهج البلاغه گفتیم. حاج آقا خیلی تحویلمان گرفت، گفت «احسنت، آقاجان کارتان برای معارف شیعه خیلی عالی است.»
۶- سرکار خانم سمیرا جعفری از همدان-همدان:
دلنوشته ایشان:
بخش سوم
وصیت نامه شهید سعید طوقانی ( شهید 15 ساله )
با درود و سلام بر معصومین (ع) خصوصا منجی عالم بشریت حجه ابن الحسن العسکری(عج) و نائب عزیز آن بزرگوار ابراهیم زمان و بت شکن عصر روحی له الفدا و صلوات و رحمت بر روح پر فتوح شهدای بخون غلطیده که به رفیق اعلی پیوستند و از غیر حق گسستند و لایق مرزوق شدن عندالرب گردیدند و طلب شفای عاجل جانبازان اسلام از کسی که اسم او شفای قلوب و عابدان است و استدعای صبر جمیل و اجر جزیل بر بازماندگان شهدا و جانبازان که چشم و چراغ این ملتند ،پدر و مادر عزیز و بزرگوارم را که بر من حقوق و منتهای بی شمار دارند سلام صمیمانه میرسانم و امیدوارم از خطایا و لغزشهای بنده درگذرند و همانگونه که خانواده شهدا بر فقدان پسرانشان و برادرم صبر و شکیبایی نمودند بر شهادت من که همچون او آنها را دوست دارندکه پیرو سالار شهیدان و سرور آزادگان حسین بن علی ( ع ) باشم و انشاالله به این آرزویم که ادامه خط برادران عزیزم ست برسم.
۷- سرکار خانم سمانه اثنی عشری از خراسان رضوی -مشهد مقدس:
دلنوشته ایشان:
شهید خرازی یک عارف بود. همیشه با وضو بود. نمازش توام با گریه و شور و حال بود و نماز شبش ترک نمی شد.
او معتقد بود: هرچه می کشین و هرچه که به سرمان می آید از نافرمانی خداست و همه، ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.
دقت فوق العاده ای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان می آورد که: سهل انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد. دائماً به فرماندهان رده های تابعه سفارش می کرد که در امور مذهبی برادران دقت کنند.
۸- سرکار خانم مهری محمدی آیدغمیشی از اصفهان -زرین شهر:
دلنوشته ایشان:
در فراز وفرود زندگی همواره دست به دامانت شدم تا ،...
نذر سیب کردم وبه انی معجزه زنده بودنت رادیدم...(ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا با احیاعند ربهم یرزقون)
عاشقانه زیستن را از توآموختم که همواره عاشق مولایمان حسین بودی وبوی سیب.
ازتو بابت میراثی که برایم بجا گذاشتی خاک وطنم ،امنیتم،آزادیم سپاسگزارم امیدوارم باحجابم امانت دار خونت باشم
۹- سرکار خانم فاطمه ورمزیار از همدان_همدان:
دلنوشته ایشان:
شهید حججی رابه عنوان الگو درزندگی برای خود انتخاب کردم وامیدوارم بتوانم راه ایشان راادامه دهم وروزی شهادت نصیب من شود ویاورامام زمان خودباشم وبتوانم مانند ایشان ازهمه زندگی خودبه خاطرخدا بگذرم وراه درست رادردنیا انتخاب کنم وعاقبت بخیرشویم وازهیچ دشمنی واهمه نداشته باشم واهل وطن دوستی باشم
۱۰- سرکار خانم آی ناز خوجه از گلستان_بندرترکمن:
دلنوشته ایشان:
سلام به یادگار ویاد شهیدان وهمقدم راستین آنان ،شما که با حضورتان بوی ایثار و شهادت میدهید .ای عزیزم ای پدر مهربانم ،شما نه تنها با جان بازی واز خود گذشتگی خودتان ایثار آفریدید و زندگی پر از آسایش وآرامش را با فداکاریتان برایمان به ارمغان آوردید وبااین که سال ها از این جنگ میگذرد وجود شما هنوز هم آثار جنگ دارد وما تا جان داریم مدیون ایثار وگذشتتان هستیم ،دستت را به گرمی میفشارم وبرای تشکر از زحماتت پدر گلم بوسه بر پیشانی ات میزنم ،هر چند این اندک چیزی است که از دستم بر می آید ولی من جوانان مملکتم مدیون تو و امثال تو هستیم ،سایه ات همیشه سبز وپرمقدم باد پدر عزیزم
۱۱- سرکار خانم فاطمه فرج پور از آذربایجان شرقی_بناب:
دلنوشته ایشان:
خاطره ای از شهید مهدی باکری
باران تازه قطع شده بود مهدی از پنجره اتاقش به خیابان نگاه می کرد جوی ها لبریز شد و آب در خیابان ها و کوچه ها سرازیر شده بود مهدی پشت میز نشست پرونده ای را که مطالعه می کرد بست . در اتاق زده شد و نورالله وارد اتاق شد هول کرده بود مهدی بلند شد و گفت چه شده نورالله؟ نور الله پیشانی اش را پانسمان کرده بود گفت سیل آمده آقامهدی...سیل! مهدی گوشی تلفن را برداشت و چند دقیقه بعد گروه های امدادی به سرپرستی مهدی به سوی محله مستضعف نشین که گرفتار سیل شده بود راهی شدند مردم هراسان و با شتاب به کمک مردمی که خانه های شان گرفتار سیل شده بود می آوردند. آب در بیشتر نقاط تا کمر مردم بالا آمده بود سقف بعضی خانه ها هوار شده بود مهدی پر جنب و جوش این طرف و آن طرف حرکت می کرد و به امدادگرها دستور می داد مهدی و چند نفر دیگر که فشار آب می خواست آن ها را ببرد طناب را گرفتند و خود را به سختی آن طرف خیابان رساندند. مهدی به خانه ای رسید که پیرزنی در حیاطش فریاد می کشید مهدی در را هل داد آب تا بالای زانو رسیده بود مهدی پرسید چه شده مادرجان؟ پیرزن انگار جانی تازه گرفته بود با گریه و زاری گفت قربانت بروم پسرم ...خانه و زندگی ام زیر آب مانده کمکم کن! چند نفر به کمک مهدی آمدند آن ها وسایل خانه را با زحمت بیرون کشیدند. پیرزن گفت جهیزیه دخترم زیر زمین مانده. مهدی رو به احمد و هاشم کرد و گفت یا الله زود جلوی در سد درست کنید راه آب بسته شد و مهدی به کوچه دوید وانت آتش نشانی پیدا کرد و به طرف خانه پیرزن آورد چند لحظه بعد شیلنگ پمپ در زیرزمین فرو رفت و آب مکیده شد و پمپ کار می کرد و آب لحظه به لحظه کم می شد. پیرزن گفت خیر ببینی پسرم...مهدی فرش سنگین و خیس را با زحمت به حیاط آورد . چند ساعت بعد جلوی سیل به طور کامل گرفته شد مهدی پمپ را خاموش کرد و پیرزن دعایش می کرد و گروه های امدادی غذا بین سیل زده ها تقسیم می کردند.