بی تو آرام و قراری نیست در دنیای ما
دور مانده از خوشی با هر که صحبت می کنم
.
نامه ی اعمال من حال تو را بد می کند
جمعه ها بدجور احساس خجالت می کنم
.
غیر تو هر کس رفیقم شد نَزَد چنگی به دل
بعد از این تا زنده ام با تو رفاقت می کنم
.
روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه
حال هر کس جز تو را آقا رعایت می کنم
.
من که باری بر نمی دارم ز روی شانه ات
با چه رویی بر تو اظهار ارادت می کنم
.
تا نرفته فاطمیه آبرویم را بخر
فکر کن که مادرت گفته وساطت می کنم
.
.
.
محمد حسین رحیمیان