بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان اروحنا فداک
السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلاماللهعلیک
زندگینامه حضرت معصومه سلاماللهعلیهه
۱- ولادت حضرت معصومه سلاماللهعلیها
فاطمه بنت موسی بن جعفر مشهور به «حضرت معصومه» سلاماللهعلیها، دختر امام موسی کاظم علیهالسلام و خواهر امام رضا علیهالسلام یکی از بانوان با فضیلت خاندان اهل بیت علیهمالسّلام است. مادر گرامی ایشان «نجمه» مادر امام رضا علیهالسلام است که از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و شرافت بود.
طبق برخی اسناد ولادت آن حضرت را در مدینه در سال ۱۷۳ نقل میکنند.[1] اما در منابع قدیمی شیعه، تاریخ ولادت و وفات این بانو بیان نشده است. بهگفته برخی از اهل تحقیق، نخستین کتابی که در آن تاریخی در این زمینه ذکر شده است، کتاب «نورالآفاق» نوشته «جواد شاهعبدالعظیمی» است که در سال ۱۳۴۴ق منتشر شد. در این کتاب، تاریخ ولادت حضرت معصومه سلاماللهعلیها اول ذیالقعده سال ۱۷۳ قمری و تاریخ وفات ایشان ۱۰ ربیعالثانی سال ۲۰۱ قمری ذکر شده و از آن به دیگر کتابها راه یافته است[2] و در تقویم رسمی کشور نیز همین تاریخ به عنوان تاریخ ولادت حضرت معصومه سلاماللهعلیها ثبت شده است.
آنچه درباره زمان تولد این بانوی مکرمه مسلم است این است که زمان تولد ایشان پیش از سال ۱۷۹قمری بوده است؛ زیرا بنابر نقل شیخ کلینی در شوال ۱۷۹ هارون الرشید امام کاظم علیهالسّلام را از مدینه به بغداد برد و آن حضرت در رجب ۱۸۳ قمری در همان جا از دنیا رحلت فرمود و تمام این مدت را نیز در زندان به سر میبرد.[3] بنابراین به صورت طبیعی امکان ندارد که حضرت معصومه سلاماللهعلیها بعد از ۱۷۹هجری متولد شده باشند.
۲- دوران کودکی
اطلاعات چندانی درباره زندگی حضرت معصومه(س) در دست نیست. اما بنا بر اینکه ایشان در سال ۱۷۳قمری به دنیا آمده باشند، بیش از شش بهار از عمر مبارکشان نگذشته بود که هارون امام کاظم علیهالسلام را به بغداد منتقل و در آنجا زندانی نمود و حضرت معصومه سلاماللهعلیها بقیه دوران کودکی خود با اندوه عظیم فراق پدر گذراندند. اما این اندوه عظیم پس از مدت اندکی به مصیبت عظیمتری مبدل گردید و ایشان ده ساله بودند که پدر گرامیشان با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسیدند. پس از آن، آن بانوی مکرمه در پناه برادرش امام رضا (علیهالسّلام) و تحت ولایت و حمایت به حیات خود ادامه دادند.
۳- سرّ عدم ازدواج حضرت معصومه سلاماللهعلیها
با وجود آن که حضرت معصومه سلاماللهعلیها هنگام وفات 28 سال سن داشتند، اما هیچ گاه ازدواج نکردند. آن هم در دورانی که دختران از ابتدای بلوغ به لحاظ جسمی و روحی آمادگی لازم برای ازدواج را دارا بودند و معمولا در همان سنین نزدیک 9 سالگی ازدواج میکردند. علت این امر بر اساس آن چه که بزرگان گفتهاند این بوده که همسر مناسب و همتایی که بتواند به لحاظ مراتب توحیدی و مقامات ایمانی کفو ایشان باشد وجود نداشت.[4]
برخی از محققان نیز عدم ازدواج حضرت معصومه سلاماللهعلیها و خواهرانش را شدت اختناق حکومت عباسیان بهویژه هارون و مأمون دانستهاند. زیرا اگر کسی با یکی از دختران امام کاظم علیهالسلام ازدواج میکرد، این امر بهانه را فراهم میکرد تا دستگاه ستمپیشه خلافت عباسی به اذیت و آزار او بپردازد.[5]
۴ - هجرت به ایران
در سال ۲۰۰ قمری مأمون عباسی امام رضا علیهالسلام را مجبور به هجرت به قم کرد و حدود یک سال بعد یعنی در سال 201 قمری امام علیهالسلام را به عنوان ولیعهد خود تعیین نمود. در این هنگام امام رضا علیهالسلام برای بستگان خود در مدینه و به خصوص برای حضرت معصومه سلاماللهعلیها نامهای نوشتند و آنها را به خراسان دعوت نمودند. حضرت معصومه سلاماللهعلیها به مجرد خواندن نامه امام عزم بر سفر گرفتند و کاروانی از علویان و امامزادگان با محوریت حضرت معصومه سلاماللهعلیها تشکیل شد و به سوی خراسان حرکت کرد.[6]
در مسیر حرکت به سمت خراسان، کاروان سادات به ساوه رسیدند. بر اساس برخی نقلها مردم ساوه در آن عصر از دشمنان سرسخت خاندان نبوت بودند؛ از اين رو وقتي كه کاروان علویان به ساوه رسيد، به آنها حمله كردند و جنگ سختي درگرفت.[7] طبق برخی نقلها نیز ماموران حکومتی با کاروان ایشان درگیر شدند.[8] در هر صورت نتیجه آن شد که برادران و برادرزادگان حضرت معصومه سلاماللهعلیها در اين جنگ به شهادت رسيدند و حضرت معصومه سلاماللهعلیها نیز در همین زمان بیمار شدند.[9] در مورد علت بیماری ایشان برخی گفتهاند که وقتی حضرت معصومه سلاماللهعلیها بدنهای پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را ـ که ۲۳ نفر بودند ـ دیدند، به شدت غمگین گشته و از شدت اندوه بیمار شدند.[10] برخی دیگر علت بیماری را مسمومیت ذکر کردهاند و این که زنی از اهالی ساوه در غذای آن بانوی گرامی سم ریخت و ایشان را مسموم کرد.[11]
۴.۱- ورود به قم
درخصوص علت رفتن حضرت معصومه سلاماللهعلیها به قم دو گزارش وجود دارد: طبق گزارش نخست، آن بانوی گرامی پس از آن که در ساوه بیمار شدند، از خادمشان پرسیدند: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمودند: مرا به قم منتقل کن.[12]
بنابر گزارش دوم هنگامی که خبر حرکت حضرت معصومه سلاماللهعلیها به آل سعد رسيد، همگي به اتفاق به استقبال آن حضرت رفتند تا ایشان را به قم دعوت كنند؛ در ميان آنها موسي بن خزرج بر دیگران تقدم جست و چون به محضر آن بانوی مکرمه رسيد، زمام شتر آن حضرت را گرفته و به طرف قم آمد و در منزل خود با كمال افتخار از آن بانو پذيريي كرد[13] که هم نویسنده تاریخ قم و هم محدث قمی این قول را صحیحتر میدانند.
حضرت معصومه سلاماللهعلیها در روز ۲۳ ماه ربیع الاول سال 201 قمری به قم وارد شدند.[14] در چند روزي كه آن حضرت در قم حضور داشتند، در منزل موسی بن خزرج ساکن شدند. ایشان تمام مدت را با حالت بیماری مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بودند و در فراق برادر ميگريستند و اوقات را با حزن و اندوه به سر میبردند.
آن حضرت در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشتند که هماکنون آن مکان مقدس با بنایی با شکوه مشخص و در کنار آن یک مسجد مجلّل و چند حجره وجود دارد که به عنوان مدرسه علمیّه ستّیّه در محلّ «میدان میر قم» خوانده می شود.[15] این عبادتگاه را «بیتالنور نیز» (خانة نور) گویند که گواه نورانیت و صفای ممتاز آن بانوی مکرمه در ارتباط با خداست.[16]
۵ فات شهادتگونه
سرانجام حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) بعد از شانزده یا هفده روز که در خانه موسی بستری بودند، از دنیا رفتند.[17] پس از رحلت حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) زنان آل سعد بدن آن بانوی گرامی را غسل دادند و کفن کردند.[18] سپس بدن مبارک را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی که به این منظور حفر کرده بودند، گذاشتند.
در اين هنگام ميان آل سعد در این كه چه كسي داخل قبر شده و جنازه را در سرداب به خاك بسپارد، اختلاف شد. سرانجام اتفاق كردند كه شخصي به نام قادر كه پيرمرد پرهيزكار و صالح و سيد بود داخل قبر شود آن گوهر پاك را دفن كند. هنگامی که به دنبال آن مرد فرستادند، ناگهان از جانب صحرا دو سوار نقاب دار پيدا شدند؛ همين كه به نزديك رسيدند، از مركب خود پياده شدند و بر جنازه حضرت معصومه (سلام الله عليها) نماز گزاردند؛ سپس داخل سرداب شدند و جنازه را دفن كردند؛ آن گاه بيرون آمدند و رفتند و هیچ کس نفهميد كه آنها که بودند.[19]
زمینی که هماکنون مرقد مطهر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) و صحن و سرای آن حضرت در آن جای دارد، از باغهای ساحلی موسی بن خزرج اشعری بود. موسی بن خزرج سقف و سایبانی از حصیر و بوریا بر سر قبر برافراشت. هنگامی که حضرت زینب سلاماللهعلیها، دختر امام جواد علیهالسلام وارد قم شد، قبهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.[20]
۶- منابع
استادی، رضا، «آشنایی با حضرت عبدالعظیم و مصادر شرححال او»، نور علم، شماره ۵۰ و۵۱، فروردين و تير ۱۳۷۲ش.
حسینی، سید جواد، «راز عدم ازدواج حضرت معصومه(ع)»، فرهنگ کوثر، شماره ۶۹، فروردین ۱۳۸۶ش.
خوانساري، مولي حيدر، زبده اتصانيف، قم، بینا، ۱۴۱۵ق.
شیرازی ملک الکتاب، میرزا محمد، ریاض الانساب و مجمع الاعقاب، بمبئی، مكتبة علوم النسب،۱۳۳۵ق.
شيخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
عاملی، جعفرمرتضی، الحیاة السیاسه للامام الرضا علیهالسلام، قم، دارالتبلیغ الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق.
فیض قمی، عباس، گنجینه آثار قم، تهران، مطبعة مهر استوار، ۱۳۴۹ش.
قرشی، باقرشریف، حياة الامام الرضا علیهالسلام، قم، سعید بن جبیر، ۱۳۸۰ش.
قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم (ترجمه حسن بن علی بن حسن عبدالملک قمی)، تهران، طوس، ۱۳۶۱ش.
قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، قم، انتشارات دليل، ۱۳۷۹ش.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۴۰۷ق.
كوفى، فرات بن ابراهيم، تفسیر فرات کوفی، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۴۱۰ق.
مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، قم، انتشارات اخلاق، چاپ چهارم، ۱۳۹۳ش.
مهدیپور، علیاکبر، زندگانی کریمه اهل بیت علیهمالسلام، تهران، آرام دل، ۱۳۹۲ش.
نمازی، شیخ علی، مستدرک سفینه البحار، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، ۱۴۱۹ق.
[1]- نمازی، شیخ علی، مستدرک سفینه البحار، ج ۵، ص ۲۲۱.
[2]- استادی، رضا، «آشنایی با حضرت عبدالعظیم و مصادر شرححال او»، نور علم، شماره ۵۰ و۵۱، فروردين و تير ۱۳۷۲ش، ص۳۰۱.
[3]- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۴۷۶.
[4]- قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج ۳ ص ۱۵۸۴؛ مهدیپور، علیاکبر، زندگانی کریمه اهل بیت علیهمالسلام، ص ۱۰۷ - ۲۰۰.
[5]- ن.ک: حسینی، سید جواد، «راز عدم ازدواج حضرت معصومه (ع)»، فرهنگ کوثر، شماره ۶۹، فروردین ۱۳۸۶ش. البته به نظر میرسد که این نظریه دارای اشکال باشد. زیرا اولاً در عموم موارد دختران ائمه علیهمالسلام به ازدواج پسرانی از خود بنیهاشم و سادات و علویون در میآمدند و بنیهاشم و علویون هم به طور کلی و در تمام دورانها و از جمله دوران حکومت عباسی تحت نظارت و فشار و آزار و اختناق بودند. لذا اگر کسی از خود بنیهاشم با یکی از دختران امام کاظم علیهالسلام ازدواج میکرد، با توجه به این که او خودش قبل از این ازدواج هم از دید عباسیون به دلیل علوی بودن در معرض اتهام بود، معنا نداشت که ازدواجش با یکی از دختران امام کاظم علیهالسلام بهانه جدیدی برای دستگاه خلافت فراهم کند. ثانیاً اگر علت عدم ازدواج دختران امام کاظم علیهالسلام اختناق و ترس از عواقب وصلت با دختران ایشان بوده است، چرا این هراس به دختران آن امام همام علیهالسلام محدود شدهاست و مردان خاندان اهل بیت مشکلی در ازدواج با دختران دیگر شیعیان و علویان و حتی سایر ائمه علیهمالسلام نداشتهاند؟ ثالثاً چه معیاری برای سنجش میزان اختناق سیاسی دوران هارون الرشید وجود دارد که آن را نسبت به دوران سایر خلفای اموی و عباسی تیرهتر و خفقان انگیزتر میسازد تا جایی که شیعیان را طبق اصل تقیه از وصلت با این خاندان باز دارد؟ آیا شیعیان دورانی سختتر از دوران حکومت امویان و مروانیان به خود دیدهاند؟!
[6]- قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۱۳؛ قرشی، باقرشریف، حياة الامام الرضا علیهالسلام، ج۲، ص۳۵۱. در این که تعداد افراد این کاروان چند نفر بوده اقوال مختلفی ذکر شده است. جعفر مرتضی عاملی مینویسد: «حضرت معصومه سلاماللهعلیها در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا علیهالسّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید». (عاملی، جعفرمرتضی، الحیاة السیاسیه للامام الرضا علیهالسلام، ص۴۲۸) بنا بر نقل برخی از پژوهشگران تعداد ۲۳ نفر از افراد این کاروان در ساوه به شهادت رسیدند (ن.ک: محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۵۱) که بر این اساس، تعداد کل کاروان بایستی بیش از این عدد بوده باشد.
[7]- محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۵۰– ۱۵۱.
[8]- قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۱۳.
[9]- همان.
[10]- محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۵۰.
[11]- عاملی، جعفرمرتضی، الحیاة السیاسیه للامام الرضا علیهالسلام، ص۴۲۸؛ محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۵۱. البته برخی در علت بیماری آن بانوی گرامی چنین گفتهاند که وقتی ایشان به قم منتقل شدند، دیدند که شهر سیاهپوش است. کنیزشان را فرستادند تا علت را جویا شود و کنیز بازگشت و گفت که علت آن است که مولایم رضا علیهالسلام سه روز پیش در طوس با زهر مأمون به شهادت رسیده است. چون حضرت معصومه سلاماللهعلیها این خبر را شنیدند، آهی کشیدند و از هوش رفتند. بعد از به هوش آمدن در اثر اندوه این مصیبت دچار تب شدند و به واسطه همان تب نیز از دنیا رفتند. (شیرازی ملک الکتاب، آقا میرزا محمد، ریاض الانساب و مجمع الاعقاب، ص ۱۷۰) اما با توجه به اینکه سفر ایشان در سال ۲۰۱ و شهادت امام رضا علیهالسلام در سال ۲۰۳بوده است، این قول صحیح به نظر نمیرسد. ضمنا با تاریخی که به عنوان تاریخ وفات آن بانوی گرامی مشهور است سازگاری ندارد.
[12]- قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۱۳؛ مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۹۰؛ قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج ۳، ص ۱۵۸۱؛ محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۴۸- ۱۴۹.
[13]- قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۱۳؛ مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۹۰؛ قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج ۳، ص ۱۵۸۱؛ محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۴۹.
[14]- محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، پاورقی شماره ۱۷۶.
[15]- مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۹۰؛ قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج ۳، ص ۱۵۸۲؛ محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۴۹. «ستي» در لغت به نام «خانم و بانو» است. اين مدرسه را از اين رو كه به بانوي جليل القدر حضرت معصومه (سلام الله عليها) منسوب است، «ستيه» مي گويند.
[16]- در افواه برخي از عوام افتاده كه در آنجا تنور حضرت بوده است. اما این سخن اصلي ندارد و به هيچ وجه درست نيست و گفتن بيت النور به خاطر مقدس بودن آن مكان بسيار شايسته است، گويا بعضي در اثر ناآگاهي، به جاي بيت النور بيت التنور گفتهاند. (محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، پاورقی شماره ۱۷۵)
[17]- قمی، تاریخ قم، ص ۲۱۳؛ شیرازی ملک الکتاب، میرزا محمد، ریاض الانساب و مجمع الاعقاب، ص ۱۶۰؛ محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۵۱.
[18]- فیض قمی، عباس، گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۹۰.
[19]- قمی، تاریخ قم، ص ۲۱۳ – ۲۱۴؛ مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۹۰؛ قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج ۳، ص ۱۵۸۱– ۱۵۸۲؛ محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۵۴. بعضي احتمال داده اند كه آن دو نقاب دار حضرت رضا عليه السلام و امام جواد عليه السلام بوده اند.
[20]- قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج ۳، ص ۱۵۸۲؛ محمدي اشتهاردي، محمد، حضرت معصومه (س) فاطمه دوم، ص ۱۵۴.